توروخدا بیاین راجب گذشته شوهرم یه چیزی فهمیدم

نه بی خیال شو فایده ای برات نداره اگه بگی یا قبول می کنه قضیه رو که برات فایده نداره به جز اینکه خودت دوباره با دست خودت کاری کردی که دختره رو یادش کنه یا هم کتمان می کنه که می خوای اثبات کنی و دعوا راه میفته در هر صورت به ضرره ولش کن از این به بعد رو در نظر داشته باش

عزیزم بستگی یه خودت داره که ایا این موضوع برات مهم بوده یا نه!

ولی احساس میکنم شما بیشتر بابت اینکه دروغ گفته ناراحت هستید، اگر از این بابت ناراحتی یواش یواش اول بهش بگو مطمئنی همه چیز رو بهم گفتی و...؟ اگر خودش توضیح نداد، بهش بگو که اون ویدیو رو دیدی و باعث شده اعتمادت خدشه دار بشه چون صداقت برات مهم بوده و دوست داشتی قبل از اینکه خودت بفهمی اون بهت گفته باشه.

در ضمن اون ویدیو هم برای روز مبادا نگه دار اگر یه روزی بخای جداشی خیلی به دردت میخوره

به نظرم اروم و یواش بهش بگو 

بگو که چون برای گذشته هست اشکالی نداره اما من اعتمادی که بهت داشتم خدشه دار شده ایا ارزشش داشت که اعتمادمو به خودت خدشه دار کنی ؟ بگو اگر هی من و تو بخایم از هم چیزیو پنهان کنیم این رابطه ذره ذره بی اعتماد میشه و صداقت توش از بین میره میدونم تو هم مثل من رابطمونو دوس داری پس عزیزکم لطفا چیزی رو از من پنهان نکن 

الانم میزارم به پای اینکه دوستم داشتی و نخاستی ناراحت شم چیزیو نگفتی ولی من دوس دارم یه چیزو از زبون خودت بشنوم و ناراحت بشم تا اینکه خودم بفهمم یا کسی بگه.

چهار تا هم قربون صدقه اضافه اش کن و با لحن یواش بگو 

زمان درست هم بگو مثلا وقتی پیش هم نشستین دستتو بکن توی موهاش نوازشش کن با لحن مهربون اینو بگو 

مردها اینجوری بهتر حرف گوش میدن اما اگر دعوا کنی باهاش بدتر میکنه

چی بگم والا باید فراموش کنی و حال و آینده ارو ببینی همیشه بی خبری بهتر. 

حق داری 

ولی با گفتنش چی درست میشه عزیزم جز اینکه اب چشمش جلو تو بریزه هیچ چیزی عوض نمیشه 

اگه میخوای زندگی کنی سعی کن اصلا به روی خودت نیاری 

بعد ی چیز دیگه 

هر ادمی ممکنه تو گذشتش ی خطاهایی کرده باشه که الان به شدت پشیمونه پس زیاد گذشته هارو‌عزیزم شخم نزن 

الان ی باغچه رو هم که هی بخوای شخم کاری کنی و زیرو رو کنی قطعا چندتا کرم میاد بیرون 

پس دیگه زمان حالتو بچسب به الانت فک کن که چقد تورو‌دوست داشته که تورو به عنوان مادر برای بچه هاش انتخاب کرده اون زمانم جوون بوده دیگه و اینکه قبل شما بوده مهم بعد شماس که کاری نکرده باشه گلم پس اینقد خودتو عذاب نده

خب به این فک کن که شاید نمیخواسته با گفتنش از دستت بده 

دقیقا چیه ابن موضوعو باید برات تعریف میکرده؟ 

ایا اگه اون زمان برات تعریف میکرده همیشه فکرت درگیر نبوده؟ 

اعتمادت همونجا نصفه نمیشده ؟ 

در خلوت خودت فک نمیکردی نکنه این اینطور بوده الانم اینطور باشه 

شاید میخواسته اذیت نشی و تو هم براش بمونی گلم 

گذشته خودت چطور بوده عزیزم قطعا بی عیب نقص نیست 

پس زندگیتو به حاشیه های گذشته نبر و از الانت لذت ببر که شوهرت کنار تویه و ازدواج کردین و همو دوست داشتین 

گذشته هرمردی چیزایی هست که زنش خبر نداشته باشه پس الکی فکرتو درگیرش نکن

اره خب مربوط به دوران قبل از شما بوده

شما که اونموقع توی زندگیش نبودی 

به نظرم اگر سر این موضوع میخوای دعوا کنی اصلا نگی بهتره چون احتمال اینکه بره سمتش زیاده 

اما اگر اروم و با متانت بگی احتمال اینکه شرمنده بشه و ازت معذرت بخاد بیشتره 

من اینو طبق تجربه خودم گفتم با کسی که چند ساله دوستم و البته چند مدتیه که خانوادش از خانوادم خواستگاری کردن 

تقریباً یه همچین چیزی رخ داده بود که مربوط یه زمان ما نبود مریوط به قبل بود دقیقا با همین لحن گفتم کلی معذرت خواهی کرد و گفت دوست نداشتم راجع به این موضوع باهات صحبت کنم و تو پیش خودت فکر کنی که مهمه ،چون مهم نبود و تاثیری توی زندگیمون نداشت نگفتم