اصلا یادم نمیاد آخرین بار کی لوازم آرایش خریدم فکر کنم تنها عروسی هم هستم که واسه عروسیم خرید لوازم آرایش نداشتم چند تا لاک خریدم که خشک شدن یادگاری موندن...یه رژ لب و کرم عین همیشه...
همیشه و همه جا یه ضد آفتاب رنگی میزنم با یه رژ معمولی که صورتم از بی روحی و خواب آلودگی دربیاد عروسی و مهمونی هم رژمو پر رنگ تر می کنم...خیل دیگه بخوام آرایشمو خاص کنم یه خط چشم می کشم...
چون چشمم آبیه خیلی تو چشم میشه و همه میگن چقدر خوب شده...اصلا بیشتر از اون نمی دونم چرا باید کاری کنم...
دیروز ذوق زیادی واسه پرینتری که خریدم داشتم ...یه ماه دیگه هم می خوام پروژکتور بخرم ذوق زدم ...
داشتم یا خودم فکر می کردم چرا اینقدر عاشق این جور چیزام...علی الخصوص لوازم تحریری می بینم اینقد ذوق می کنم که خدا می دونه...اصلا طلافروشی و آرایشی فروشی و اینا به چشمم نمیاد
سرویس طلا هم نخریدم برای عروسیم...همسرم از لحاظ مالی اکی بود مادرشوهرش میگفت مگه میشه سرویس نداشته باشی ...هی فکر کردم سرویس می خوام چیکار نیم ستی که واسه عقد گرفته بودم هدیه یه ذره تغییرات دادم توش ایده دادم دادم جوش دادن شد سرویسم...
به جاش از در لوازم تحریری رد میشم چشمام برق میزنه
نیومدم بگم من چقدر باحالم هر کی لوازم آرایش دوست داره بده ها...کلا برای خودم عجیبه این روحیم از کجا ریشه داره...
این تفاوت روحیه از کجا میاد...چون خیلی از خانوما رو می بینم عاشق طلان عاشق اکسسوری و لوازم آرایشی بهداشتی به ذوق میارتشون