2777
2789
عنوان

در رو قفل کردم نزاشتم داداشم بره امتحانشو بده خوب کردم

| مشاهده متن کامل بحث + 2919 بازدید | 109 پست
من برادر بزرگم وقتی پدر و مادرم تصادف کردن تا دو ماه کامل چهارتا بچه قد و نیم قد گردنش افتادن ک یکیش ...

من همینجوریش هم ارامش ندارم 

اومدم برق باز کردم به خواهرم گفتم توام باید بری امتحان بدی گفت گمشو 

بعدش گفتم ولش کن رفتم تخم مرغ سرخ کردم داداشمو بیدار کردم دیدم خواهرم به داداشم میگه مگه اومدی رستوران درسم نخوندی یالا برو برقم ببند 

منم یاد اون حرفم افتادم درو قفل کردم که ... بقیشم گفتم خب

😶عججججب🤑

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اسی عزیزم . حالت رو میفهمم مث خودم بعضی وقتا خل میشی .

عزیزم شما دختر بزرگتری اونا کوچیکتر از  .پدر و مادر خیری ندیدن طفلیا .شما داری واسشون مادری می‌کنی ولی رو حساب سن کم شون قدر نمیدونن.داری تمرین مادری می‌کنی .با هاشون صمیمی باش محبت کن خلا شون پر شه .نگران درس شون نباش بعضی وقتا باید یک چوب کوچولو بخورن . 

با این کار هم خودت خیلی حرص میخوری هم اعصاب اونا داغون تر میشه . جو خونه به اندازه کافی تشنج داره .خودتون هوای همو داشته باشین

یاخدا چ خانواده پر تنشی هستید صبح اول صبحی حوصله داری. میزاشتی بره امتخانش بده خودتم میگرفتی میخوابی ...

خواهرم میگه مثل سگ میای کلیدارو میدی 

داداشم که منو به هیچ جاش حساب نمیکنه

اون هفته کامل من ریاضی یادش دادم علوم مطالعات و بقیه درساشو حالا که خرش از پل گذشته میگه غلطی نمیکنی

😶عججججب🤑

اره واسه امتحان قران تا یاد بگیره درسشو بخونه و بدونه باهاش شوخی ندارم از کدوم ارامش حرف میزنی کسی ...

قران که سخت نیست قران هفتم تازه پسرمنم امروز امتحان قران داشت چهارتا معنی کلمه هست دیشب کتاب دستش بود سرش توی تلویزیون بود اخرش نفهمیدم خوند نخوند چی کارکرد

نکن اینجوری تورخدا می‌دونم عصبی هستی بخاطر شرایط ولی گناه دارن عیب نداره درس نخونه بزار آرامش داشته باشه

دختر بختیاری..من دوام آورده ام بازم دوام می آورم ولی دلم می خواست،معنای زندگیم چیزی بیشتر از دوام آوردن باشد.

اره از دست پدرم که ازیتش میکنه میره تو خیابون پیش رفیقاش گریه میکنه اونام به ما گفتن

وای دیدی بهت گفتم بیچاره حداقل تو پشتش باش .هم صحبتش باش تودیگه رفتار های پدرت رو تکرار نکن هفتم خیلی بچس بخدا 

لایک نکنید .توروخدا 
هرچی تو روغن بندازی میگن سرخ کردن دیگ..ی طرف دوطرف نداره ک!

ما اصطلاح سرخ کردن رو فقط برای زیر و رو کردن به کار میبریم برای بقیه بقیه میگیم پختن

وگرنه که برنج رو هم میریزین تو یه مقدار روغن و بهش میگیم پختن نه سرخ کردن برنج

الان متاسفانه مادرش هم بار بیشتری به دوشش گذاشته مسئولیت دوتا بچه حرف گوش نکن رو داده به اسی بیچاره ...

خدا خیرت  بده مشکل منم اینجاست 

مامانمم درک نمیکنه  من حتی سال دیگم نمیتونم برم دانشگاه باید سال بعدش برم یعنی دوسال دیگه 

بابامم معتاد روانی اگه یروز غذا درس نمیکنم میگه بدرد نخور و فحشم میده

😶عججججب🤑

خواهرم میگه مثل سگ میای کلیدارو میدی داداشم که منو به هیچ جاش حساب نمیکنهاون هفته کامل من ریاضی یادش ...

خب چه اشکال داره بگه غلط میکنی توهیچ نگو ولی بهش ثابت میشه که دوسش داری .بعدم حتما یه چیزی رو با لحن تند بهش گفتی که این جوابو داده .خواهرتم بهت بگه مثل سگ بروی خودت نیار خودش دیگه کم میاره

لایک نکنید .توروخدا 
خواهرم میگه مثل سگ میای کلیدارو میدی داداشم که منو به هیچ جاش حساب نمیکنهاون هفته کامل من ریاضی یادش ...

این همه زحمتشونو میکشی کار خونه یه کلمه حرف نیس که شما داری انجامش میدی باید احترامتو نگه دارن من کاملا حقو بهت میدم تو از فولاد نیستی که اعصابت خورد نشه یوقتایی ادم دیوونه میشه برای امروز هم خودتو سرزنش نکن بخاطر کامنت بقیه ،تو کار بدی نکردی 

اتفاقا بذار ازت حساب ببرن بدونن جدی هستی،میدونی چرا چون خونه باید حتما بزرگتر داشته یه کسی که بقیه ا ...

جدی بودن اینجوری که فقط اون دوتارو فراری میده 

لایک نکنید .توروخدا 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792