خیانت همسر

سلام بچه دارین؟ منم همین بلاها سرم اومده .رک و راست به دختره زنگ بزن بگو هرزه بی آبرو میام به پدر ومادرت و همسایه ها میکم چه بشری هستی و آبروت رو میبرم که میخای روی ویرانگی من زندگیت رو بسازی. برای تنبیه شوهرتم برو  مهریه ات رو اجرا بذار این مردا اصلا ارزشش ندارن.فقط این وسط دودش تو چشم بچه ها میره.توکل بخدا

به امید پلیس فتا ومتا نباش این مملکت پر از مرد احمق متاهل که دوست دختر داره پلیس مگه بیکاره 

به خودش بگو 

اصلا به این چیزا نیست مردا هول تشریف دارند و تنوع پذیرند و اینکه کسی وفا داشته باشه به زنش و اونی که محرمش هست میگه من از چه نوع س ک س خوشم میاد نکه پاشه بره دنبال هوس بازیش

ن بابا زنگ بزن یه رستوران بگو مثلا ۱۰تا پرس غذا میخوام غذای گرون قیمت بعد ادرس خونه دختررو بده اونم میبره اونجا مجبوره حساب کنه😁

😁😅🤣

ببین اگه شاته پیام هاشو داری باید ببری فتا اونجا پدرشو درمیارن البته دردسر شکایت و اینا زیاد داره

خدا از زمین ورشون داره بابا این همه پسر مجرد من نمیدونم این ته مونده خورای بی ارزش چی میخوان از زندگی متاهلا

پیج اینستا یا شمارشو بده من دهنشو سرویس میکنم برات😁😆

چجوری سه سال نفهمیدی چه شوهرت موذی و اب زیرکاه مراقب باش بلای دیگه سرت نیار 

خیلی زنا بعد خیانت فکر میکنن شوهرشون خیانت نمیکنه درصورتی که شوهر موذی تر و حرفه ایی‌تر شده زن روحشم خبر نداره 

کرم از شوهرشه این دختررو بفرسته بره شوهر هرزه یکی دیگرو پیدا میکنه

داشتی هم کسی اینکارو نمیکرد چون ممکنه شرو قتل بشه شوهرت بیوفته بجونش کار به دادگاه و پلیس بکشه پسرا مگه الافن شر برای خودشون درست کنن برن مخ دوست دختر شوهر کسیو بزنن 

حرفای چرت یسری دختر کم سن نی نی سایت و گوش نکن فکر میکنن ضد زن و زن ستیز باشن تو چشم مردا عزیز میشن روانین نمیدونن مردا با زنی که به همجنس خودش رحم نمیکنه هیچوقت اعتماد نمیکنن میترسن با غیر همجنس جها کنن

شوهرت بهش میگه چکار کن زنم شک‌نکنه کرم از شوهرته 

نه شوهر اسی یکیو پیدا کرده که به زنش بگه مشکلی نیست من شوهرشم همش زیر سر خود شوهر اسی همه کلک ها برای اینکه با خیال راحت خیانت کنه این دختر نشد یکی دیگرو پیدا میکنه بعد مدتی 

اخرین باری که مچشونو گرفتم اسکرین از تمام عکس وچتهاشوپ گرفتم از قبل شماره تمام خانوادشو پیدا کردم برادر زنداداش شوهر خانواده شوهر خواهراش اول زنگ زدم شوهرش گفتم من فلانی زن فلانی هستم باخانمت کاردارم شوهرش جا خورد ترسید گفت چیکارش داری از قصد خومو کامل معرفی کردم اگه شوهرش جریانو میفهمید خون وخونریزی راه میفتاد طلاقشم میداد به ضرر من بود دیگه کسی جلو دارش نبود بعد زنگ زدم برادرش وخومو معرفی کردم وگفتم بافلانی کاردارم گفت نیستش چی شده واونم ترسید که من کجا اون کجا چرا اسم شوهرمو بردم اینارو خودش بعدا برام تعریف کردبعد زنگ زدم خودش انچه از دهنم دراومد براش گفتم بعدش خواهرش تمام موضوع ده سال وعکس چتهاو اینارو براش فرستادم  بعد چندروز زنگ زدگزیه وزاری توروخدا غلط کردم ولم کن همه سوال پیچم مبکنن شک کردن خواهرم دیوانم کرده شوهرمم خیلی ترسید وقتی دید به شوهرش زنگ زدم خلاصه بعد یه هفته زنگ زدالتماس وحلالیت خواستن امضام مربوط به بخشی از کارهاشه دیدم شوهرم اخلاقش عوض شده یبار دعوامون شدبهم یه تهمت زد ازحرفش داشتم سکته میکردم چون واقعا شوهرم منو میشناخت .......

اصلا جواب نده بازیچه شوهرت نشو