بعضی وقتا میزنه به سرم یه کارایی میکنم بعد توش میمونم
امروز با شوهرم رفتیم یه جایی که یکساعت و نیم با شهر خودمون فاصله داشت و یه شهر دیگه بود شوهرم اونجا کار داشت منم همراهش رفتم بعد برای من کار پیش اومد باید برمیگشتم شوهرمم کارداشت هرچی اسنپ زدم کسی قبول نکرد این مسافتو
به شوهرم گفتم ماشینو بده خودم میرم بعد که کارت تموم شد باز میام دنبالت
حالا من اصلااا تابه حال تو جاده رانندگی نکرده بودم رانندگیمم تو شهر معمولیه اصلا حرفه ای نیستم
شوهرم با کلی استرس ماشینو داد
رفتم شهر خودمون چندساعت بعد باز رفتم دنبال شوهرم همونجا
هنوز باورم نمیشه اخه با چه عقلی اینکارو کردم منی که از جاده وحشت داشتم😂حس میکنم یواشکی خدا زنده ام الان😂😂هرازگاهی از ترس میخواستم سکته کنم