بعد سه سال سختی کشیدن و چک و قرض و بدهی تونستیم خونمونو تموم کنیم، خونه قبلی خیلی قدیمیه، تازه با مادرشوهرم هستم که خیلی سختم بود، الان نمیدنم چم شده وقتی میرم خونه جدید دلم میگیره ، کسی اینجوری بوده؟؟؟
بیرون برو زیاد خونه نمون
اره من با خون دل از محله آشغال قبلی اومدم این خونه که هم شیک تره هم محله ش اوکی ولی دو ماه طول کشید تا اوکی بشم همش حس غم و افسردگی داشتم
منم اینطور بودم دوستم گفت چشمتون زدن یه خون بریزید من فکر کردم شوخیه و الکی ، تا گوسفند کشتیم و خیرات دادیم واقعا حالم بهترشد ، بعدم صدای اذان را بلند تو خونه پخش میکنم و همیشه هم مدیتیشن و شکر گذاری انجام میدم .الان خداروشکر بهترم .....البته محیط و نور خونه و اسباب و وسایل. هم خیلی تو روحیه تاثیر میذاره
اره عزیزم انرژی منفی ک هست ولی اینکه فعلا بلاتکلیفی و دو دل هستی و زندگیتون سروسامان نداره هم خیلی تاثیر داره، بذار وسایلت را بچینی، ی هفته بگذره به خونه انس بگیری اونوقت میفهمی طعم زندگی تازه چیه....
ب هرحال ی خون بریز،گوسفند نتونستی ی خروس سیاه بکش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز