من نمیدونم اون نیت یا منظوری داشته ولی من ناراحت شدم..اول از همه شرایط زندگیامونو بگم..من شوهرم رییس ی جاییه طوریکه سرباز میاد دنبالش درو براش باز میکنه میبرش دوتا دختر ۶ساله و هشت ماهه دارم ..خونه وماشین داریم خونه دوممون هم خریدیم..میخوام بگم وضع مالی مون خوبه
حالا همسایه..شوهرش اسنپ کار میکنه ی خونه ۸۰متری با دوتا پسر ۲۲.۱۶ساله و ی دختر ۴ساله داره..دخترش میاد با دخترم بازی میکنه با دختر بزرگم بعد این دختر کوچیکمم دوسداره..دیروز دیدمشون تو پارکنیگ دیدم مامانه دراومد گفت دخترم عاشق دختر کوچیکته همش اسمشو میاره از اینحرفا گفت ی کاپشنی داشت مال بچگیش گفت اینو میذارم واسه نیلا منم خندیدم گفتم اخیه عزیزم دیدم گفت برات میارمش گفتم ن بابا خودش کلی لباس داره تاره لباسای بچگی دختر بزرگمم هست دیدم رفت کاپشن رو اورد دم در ..تو بچگی تن دخترش زیاد دیدمش..منم گفتم ن خودش کلی لباس داره ازش نگرفتم من دلم نمیاد دل کسیو با حرف و حرکتی بشکونم ولی واقعا نمیدونم اون از قصد کاری کرد یا منظوری نداشت..