2777
2789
عنوان

سوال دارم بدوین بگین

41 بازدید | 5 پست

داستان از این قراره که من شهریور که اربعین بود رفتم کربلا و ... بعد رفته بودم دم ضریح امام حسین گوشیمو گذاشتم تو کیفم نزدیک ضریح که شدم خواستم گوشیمو در بیارم از تو کیفم دیدم ای وای من گوشی نیست خلاصه که من اونجا حالم بدددد شده بود و اصلا یه وضعی دیگه با خواهرم رفتیم گذارش گوشیو و همه ی اطلاعات و دادیم شماره ایرانی گوشی آبجیمم دادیم بعد دیگه دو روز موندیم هی تو اون دوروز به گمشدگان سر میزدیم هی هر روز نا امیدتر برمیگشتیم هتل خلاصه که برگشتیم ایران و گوشی من موند کربلا دیگه تا این که هفته ی پیش چهارشنبه از مدرسه اومده بودم گرفتم خوابیدم بعد جالبیش اینه که خواب دیده بودم گوشیم پیدا شده بعد دیگه از خواب که پاشدم دیدم داداشم و آبجیم دارن یه جور خاصی نگام میکنن گفتم چیشده و اینا یدفعه داداشم گفت از حرم امام حسین زنگ زدن (فکر کن بعد از ۴ ماهههه) به گوشی فاطمه (آبجیم) دزد گوشیت پیدا شده بعد کلی ازش بازجویی کردن گفته که گوشیو فروخته ولی پولشو ازش گرفتن پلیسا ، پوله ۸ ملیون و خورده اییه هنوز به دستم نرسیده احتمالا تا فردا پس فردا به دستم میرسه بعد این که من بابام یکی از دوستاش هی کاروان میبره کربلا میاره به اون سپرد اون رفت پول و گرفت دیگه احتمالا تا فردا پوله پیشمه حالا موندم پوله رو چیکار کنم ۲ تومن بزارم روش طلا بخرم تا یکم که قیمت طلا رف بالا بفروشم طلامو برم با پولش یه گوشی خوب بخرم یا نه وقتی رسید بلافاصله بخرم گوشیو؟

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792