عقد بوده پدرش از خونش انداخته بیرون که برو جهیزیه هم نداده اسی هم مجبوری اومده تو یه اتاق مادرشوهرش مونده از اونورم جاریش اومده تو یه اتاق دبگه مادرشوهره زندگی میکنن خرجیشونم دوتا برادرمیدن ازدواج دوم برادرشوهرهس یه بچه هم از زن اولش داره....الان اونا درها رو میکوبن اینام ناراحت میشن باهم نمیسازن قهرن دوتا جاری...ناراحته ایشونن از مراعات نکردن اونا...از اینورم اینا خونه خریدن ۲۱۰پول باید بدن به مستاجره این ماه قراره بلندشن ندارن پوله رو والا نیرفتن خلاص میشدن ...همین
زنده باشی گلم 🙏🥰😘نگران نباش ...به این فکر کک حداقل خونه دارین روزی میرین خلاص میشین اگه نبود که چی میشد واویلا بود ...خداروشکر کن دعا کن پول برسونه برین خونتون ...به اونام اهمیت نده بزار هرکاری میخوان بکن مادرشوهرتوشوهرت جوابشونو بدن تو سکوت بگرد اهمیت نده خودشونم جر بدن بجهنم...تا خودتو شوهرتو زندگیتو بسپار بخدا خودش حل کنه
مرسی واقعا اروم شدم با حرفات
خیلی عصابم خورد بود بغض گلومو گرفته بود اخه دیگ خسته شدم ولی انشالله این روزام تموم میشه
همجوره دارم نگاهای بدشونو تیکه هاشونو میشنوم ولی هیچی نمیگم دیگه بریدم امروز.
من چون دلم ب حال شوهرم میسوزه بخاطر این گفتم وگرنه که کاری ندارم بخدا جوری شده وقتی درو محکم میکوبن استرس میگیرتم دس خودم نیس
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز