مادرت خیلی قبل تر از شما بیدار شده.
چرا باید فکر کنیم پدر و مادر ها وظیفشونه که تا آخر عمر دربست در اختیار ما باشن و کوچیک ترین کمکی از ما نخوان.
مامانتم بنده خدا آدمه.
یه عمر زمان مدرسه شما کله سحر از خواب بیدار شده
الانن به خاطر خواهرت.
اونن قطعا دوست داره صبح ها بیشتر بخوابه.
یه ذره همدل رو تو خونواده ها بیشتر کنیم.
حس نکنیم پدر و مادرمون رباتن یا وظیفه شونه که هنه کارهارو انجام بدن به ما هم نازک تر از گل نگن
منم وقتی خواب بمونیم همسرمو یهویی صدا میکنم
پاشو پاشو دیگه پاشوووو دییییر شد
حالا خواهرتو میرسوندی چ اشکالی داشت طفلکی صبح و هوای سر و استرس رو تحمل نکنه؟
حالا هم ناراحت نشو ادم تو عصبانیت فکر نمی کنه..فقط،دلخور بوده یه چیزی گفته
کاملا حق داری
من. شوهرم خوابه
خودم پیاده دخترمو بردم
خب خودش بچه رو پیاده ببره
تو مثل پسر منی
سطح توقعاتش از ما سربه فلک میزاره تا حدی که دوستاشم بهش میگن تو چقدر خرجت زیاده
بهش بگیم یه قاشق جابجا کن وای نمیتونم
یا از خواب بیدارش میکنم همینو میگه وااای قلبم ترسیدم و.....
مگه نیومدید درس بخونید خوب میرفتید بیرون و خواب از سرتون میپرید و بعدش درست میخوندید.
وقتایی که نیستید هیچی ولی وقتی هستید یه کمکی بکنید یه رانندگی بود از نظر من رانندگی خیلی بهتر از ظرف شستن و خونه تمیزکردنه
من بهت حق میدم
این وظیفه پدر ومادره به فکر رسوندن بچه باشن نه که از خواهر برادر بزرگتر انتظار داشته باشن تازه درخواستیم دارن با آرامش ازت درخواست کنن نه که با اون وضع بیدارت کنن بعدم تیکه هم بندازن که پس به چه دردی میخوری واقعا بعضی پدر ومادرها خیلی پرتوقعن
چقدر بی عاطفه یی
این بی رحمیت یه خاطره تلخ شد تو دل خواهرت. که تا خر عمر فراموش نمیکنه که به خاطر خواب گرانبهات اونو اینطور تو شرایط استرس زاش تنها گذاشتی.
الانتو نگاه نکن. چند سال بعد دلت خواهر میخاد. و رفاقت خواهرانه. اما اون دلش چرکینه ازت.
موشک که نمیخاسی هوا کنی. دل مادرتو هم شکستی.
