✨1 ✨/اولین فیلم /
کم کم هوا داشت از بهاری بودن ب تابستون نزدیک میشد5️⃣🔤
مادر پدرم کارهاشونا کرده بودن تا بریم مسافرت
من هم منتظر بودم همه ب کارا آماده بشه تا دمه آخر سفر بهشون بگم نمیتونم بیام... آخه اونها میرفتن ب جلسه های حوصله سر بر🫠 و واقعا نمیخواستم اول تابستونم را خراب کنم
مادر پدرم بعداز اتمام کارهایشان و بستن چمدون هاشون بهم پیشنهاد دادن برم اما من قبول نکردم و مادرم و پدرم و خواهر کوچکترم راهی سفر شدن
من هم چون حوصلم سر رفته بود یک فیلم گذاشتم و استوری گذاشتم چه کسی با من همراه میشه برای دیدن فیلم؟
باورم نمیشد نزدیک 25 تا پاسخ برای دیدن فیلم داشتم اما مهمترینشون
Frip
بود اون دوست و کراش بچگیم بود و همین طور دوست داداشم باورم نمیشد بلاخره پیامم دادد برای دیدن فیلم
من هم بدون مکث دعوتش کردم
و
سریع رفتم آماده شدم تا خوراکی بخرم
تا اینکه