جاری بزرگم خیلی ماهه و خیلیم از من بزرگتره من همسن دخترشم البته بچه بوده ازدواج کرده
خیلی خوش تیپ و مهربونه همه رفتاراش عالیه
خیلی کم دیدم کسی اینقد کامل باشه، واسه همین از معاشرت باهاش خیلی لذت میبرم
آدم حسودی نیست
هیچوقت هیچوقت نمیرسه کجایی چیکار میکنی مگر اینکه مثلا بخوا. بیاد خونمون میپرسه خونه ای چیکار میکنی
اوایل ازدواج و بچه دار شدنم خیلی کمکم کردن خانوادگی
موقع اختلاف با همسرم کلا پشتم بود
الان بیشتر منم که بهش کمک میکنم یعنی قبلا خیلی خیلی کارای زیادی برام کرده که منم همیشه سعی کردم به هر نحوی جبران کنم حتی صبح زود زنگ بزنه بگه مهمون دارم مثلا خرید دارم حتما میرم یا براش انجام میدم یا میرم دنبالش با هم بریم خرید
ولی احساس میکنم زیاد وابسته شدم یعنی چند روز خبری ازش نشه دلم میگیره
چند ماه دیگه سفر چند ماهه میره و از الان میگم اون موقع چه کارایی انجام بدم که دلم تنگ نشه
شما با جاریاتون رابطتون چجوریه