هرچقدر به بچه اولت محبت کنی فایده نداره
من با خانواده شوهرم یک جا هستیم
من شوهرم مادرش پدرش بردارشوهرام میشیم ۷ نفر
بع پسرم محبت میکنیم
اما خدا نکنه دخترم یک لبخند بزنه
یکی نگاهش کنه
فقط نگاهش کنه ها
دق میکنه میره موهاشو میکشه میزنتش هولش میده
اصلا یک کارایی میکنه ک حد ندارع
الآنم ک یکم دست و پا در آورده هی باید بگیرمش
هیچی دیگه
از ناراحتی عقده شو یک جور دیگه خالی میشه جیگرم آتیش میگیره
واقعا فک نمیکردم بچم آنقدر عذاب بکشه
حتی یادم نمیره روز اول ک از بیمارستان اومدم دید یک دخترم بغلمه رفت بغل عموش اصلا بغل من نیومد و با من قهر کرد
دو هفته بچم اسهال استفراغ شده بود زیر چشاش از غصه گود شده بود خیلی اذیت شد الهی بمیرم براش
الان صد تا محبت بع پسرم بکنم یکی به دخترم
صدتای خودشو نمیبینه یکی دخترمو میبینه
جفتشونو دوست دارم ولی اگر برمیگشتم به گذشت همچنین کاری نمیکردم چون من دیدم بچم چقدر عذاب کشیدم خدا منو ببخشه (هرچند بارداری دومم ناخواسته بود)