حاجی ما هنوز هیچی بلت نیست! نه درست درمون حرف میزنه، نه رنگها رو میگه، نه شکل بلته! کلا بی سواته بی سوات!!
ولی خوب لات بازی هر چی دلتون بخواد داره. آخر شب میخواد بخوابه میگه مامان آب میگم برو خودت بخور من خسته ام! بچم نزدیک بیست تا پله رو تو تاریکی خیز برمیداره میره پایین بعد صدای ترق و تروق ظرفها میاد معنیش اینه که داره یه لگنی قابلمه ای چیزی برمیداره بذاره زیر پاش! بعد هم از آبسردکن یخچال که زیرش همیشه یه لیوان هست هی قورت قورت آب میخوره دوباره میاد کنار پله ها از همون پایین داد میزنه مامان آب! (یعنی خوردم) منم میگم داد نزن امیرمهدی بیدار شد!! بیا بالااااااااااااااا
امشب رفته بودیم بیرون با اصرار دسته کلید باباش رو گرفت. ما تو دفتر مشاور املاک نشسته بودیم، دیدم رفت بیرون! آمارشو گرفتم دیدم با کلیدهای باباش داره در ماشین های مردم رو باز میکنه!!!!!(این آیکون تعجبه هم که نیست!) سه تا ماشین رو با کلیدهای مختلف امتحان کرد دست آخر اومده پیش من سه تا از انگشتهاشو نشون میده با لحن لوس و گوش دراز کنی در حالیکه با نگاه مظلومانه به ماشینها نگاه میکنه میگه مامان سه ایویوویی یایا!! (یعنی مامان بذار من سه تا رانندگی کنم!)(
بعد از سه تا هم با دستهاش فرمون میچرخونه!) البته فکر کنم سه رو بلده. بزرگترین عددش هم ده تاست که مامان و بابا رو دوست داره. کمترینش هم یکه که وقتی میخواد منو راضی کنه به یکی هم قانعه!
انصافا خوب میرقصه. نمیخوام اغراق کنم ولی واقعا با هر آهنگی متناسب میرقصه. وقتی کردی یا لری بشنوه حتما یه دستمالی کمربندی چیزی برمیداره میچرخونه. با عربی یه طرف باسنش رو میلرزونه! (الهی مادر به قربونش بره) با آهنگهای رپ و هیپ هاپ گردن میزنه و با آذری هم پا میکوبه. (مربیش من نبودمااااااا فیلم تولد و رقص عمه جون!)
فلافل با سس تند، سیرابی، کله پاچه، نوشابه گازدار فیوریتشه. خلاصه جواتی واسه خودش. حالا هی شما با بچه هاتون پازل و الفبا کار کنید!!! بابا بذارید حال کنند آخه! (نصیحت یه مادر ناباب)