قضیه از این قراره منو که میشناسید من جدا شدم بچه ها یک ساله رسمی جدا شدم
خواستگار دارم مامانم کلی داره دعوام میکنه ک چرا قبول نمیکنی بیان ببینتتت؟
گفتم مامان من بیزارم گیرم ازدواج کنم دخترم رو چه کنم ؟ ـــ شاید طرف اول زندگی قبول کنه که بچه مو بخاد بعد پشیمون بشه
نمیخام با یک بچه ألاف بشم
از یک جهت میترسم واس آیندم ک تنها باشم پدرم از دست دادم ...میترسم تنها باشم
بچه ها موندم سنمم داره بالا میره