2777
2789
عنوان

نمیزارم برادرشوهرم بگیرتش😐دختره ی روباه مکار

| مشاهده متن کامل بحث + 26307 بازدید | 228 پست
حدود دوسه هفته پیش سالگرد شوهر عمه ی جوونم بود ما باید با شوهرم میرفتیم شهرستان روستای ما مادرشوهرم ...

خب

چن روزه به خدای خودم بیش تر از روزای قبل نزدیک شدم😍🤍حس میکنم دوباره زنده شدم و زندگی به کامم شد😍خدایا ممنونم بخاطر داشتن خونواده خوب و دیدن لبخند اونا،خدا جونم فقط ازت میخوام که همیشه سالم و خوشحال باشن!😍🧿 خدا ممنونم بابت زیبایی هایی که بهم دادی 🦋😍بهت قول میدم ک زیباتر و بهتر از قبل باشم و به ی نسخه ی بهتری از خودم تبدیل بشم..🤍   خودِمن با خودِمن در خودِمن میجنگد🌼🦋🤍
خب حالا معرفی شده به برادر شوهرت؟

نه میخواد خودشو بچپونه توخانواده شوهر من 

اونهمه زخم بهم زد و دلمو سوزوند و دلش خنک شده بود از حسادتی که نمییییدونم به چی حسودیش میشد 

حالا هم میخواد بیاد بابرادرشوهرم 

بیاد تهران که هنیشه ارزوش بود 

بابهترین امکانات و خونه و ماشین و درامد هم زندگی کنه 

جاری من همبشه که دیکه هنیشه زندکیم سوراخ باشه از زندگی من حرف ببره روستا و بیاره 


این اگه بشه جاری من دیگه ارامشو حرومم میکنه من متنفرم چیزی از کمو زیاد زندگیم درز کنه بیرون 


این اگه بیاد ده تا هم میزاره روش کل روستارو پرمیکنه 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

خلاصه که این برادرشوهرم گفت من باماشین خودم مادرمو میارم چون نزدیک شهرستان ما میخواست بره بار ببینه واسه کارش 

دیگه اینااومدن روستا که حالایه دوری هم بزنیم دوسه روزی که اونجاهستیمو 


روستای ما رسمه وقتی ناهار سالگرد رو میدن شام هم همونجا تومسجد روستا میپزن میدن که هرکی از راه دوراومده شام هم مهمون صاحب عزاست و از بلندگواعلام میکنن همه میرن

اونروزم بعداز ناهار تومسجد داشتیم پیاز خورد میکردیم و کارای شامو میکردیم کلی زن دورهم جمع بودیم دیدم این دختردایی مامانم هی جلو مادرشوهرم میاد میره کادمیکنه فرز شده گاهی هم لبخند میزد بهش 

مادرشوهرم اصصصصصلا تواین وادیا نیست و فکر میکرد خب طبیعیه دیگه فامیلشون منو میشناسه شاید مهمون نوازه مثلا

نه میخواد خودشو بچپونه توخانواده شوهر من اونهمه زخم بهم زد و دلمو سوزوند و دلش خنک شده بود از حسادتی ...

نزار خب 

رفت و اومد نکنید تو روستا

چن روزه به خدای خودم بیش تر از روزای قبل نزدیک شدم😍🤍حس میکنم دوباره زنده شدم و زندگی به کامم شد😍خدایا ممنونم بخاطر داشتن خونواده خوب و دیدن لبخند اونا،خدا جونم فقط ازت میخوام که همیشه سالم و خوشحال باشن!😍🧿 خدا ممنونم بابت زیبایی هایی که بهم دادی 🦋😍بهت قول میدم ک زیباتر و بهتر از قبل باشم و به ی نسخه ی بهتری از خودم تبدیل بشم..🤍   خودِمن با خودِمن در خودِمن میجنگد🌼🦋🤍
اونروزم بعداز ناهار تومسجد داشتیم پیاز خورد میکردیم و کارای شامو میکردیم کلی زن دورهم جمع بودیم دیدم ...

وای چقدر همچین دخترهایی حال بهم زنن

چن روزه به خدای خودم بیش تر از روزای قبل نزدیک شدم😍🤍حس میکنم دوباره زنده شدم و زندگی به کامم شد😍خدایا ممنونم بخاطر داشتن خونواده خوب و دیدن لبخند اونا،خدا جونم فقط ازت میخوام که همیشه سالم و خوشحال باشن!😍🧿 خدا ممنونم بابت زیبایی هایی که بهم دادی 🦋😍بهت قول میدم ک زیباتر و بهتر از قبل باشم و به ی نسخه ی بهتری از خودم تبدیل بشم..🤍   خودِمن با خودِمن در خودِمن میجنگد🌼🦋🤍
اونروزم بعداز ناهار تومسجد داشتیم پیاز خورد میکردیم و کارای شامو میکردیم کلی زن دورهم جمع بودیم دیدم ...

بالاخره اگه خبری شه ،اول خانواده شوهرت میان از تو تحقیق

نه که زیاد بدگویی کنی که کنجکاو شن

ولی یه کلام بگو بنظرم لیاقت پسرت بالاتر از ایشونه

اونم دختره و صلاح نمیدونم بدگویی کنم ولی چیزی که دیدم رو میگم

بازم خودتون میدونید


خیال بافیَت بد نیست...خیال کن که خواهی رفت،،،همین که رفتیو مُردَم ،،،تلاش کن که برگردی و در کمالِ خونسردی مرا به خاک بسپاری

آها الان شما نمیذاری برادر شوهرت دختر داییت رو بگیره ؟ 

ببخشید ولی مگه شما خدایی که به خودت اجازه این حرفا رو بدی اصلا و بگی من نمیذارم ، قسمت هم باشن ازدواج میکنن نباشن هم نمیکنن خوشم نیومد از این حرف با غرورتون


🌳🌻«إِلَهِی کَیْفَ أَدْعُوکَ وَ أَنَا أَنَا وَ کَیْفَ أَقْطَعُ رَجَائِی مِنْکَ وَ أَنْتَ أَنْتَ إِلَهِی إِذَا لَمْ أَسْأَلْکَ فَتُعْطِیَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَسْأَلُهُ فَیُعْطِینِی إِلَهِی إِذَا لَمْ أَدْعُکَ فَتَسْتَجِیبَ لِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَدْعُوهُ فَیَسْتَجِیبُ لِی إِلَهِی إِذَا لَمْ أَتَضَرَّعْ إِلَیْکَ فَتَرْحَمَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَتَضَرَّعُ إِلَیْهِ فَیَرْحَمُنِی إِلَهِی فَکَمَا فَلَقْتَ الْبَحْرَ لِمُوسَی عَلَیْهِ السَّلامُ وَ نَجَّیْتَهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تُنَجِّیَنِی مِمَّا أَنَا فِیهِ وَ تُفَرِّجَ عَنِّی فَرَجاً عَاجِلاً غَیْرَ آجِلٍ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»🌸☘️🌼
نه میخواد خودشو بچپونه توخانواده شوهر من اونهمه زخم بهم زد و دلمو سوزوند و دلش خنک شده بود از حسادتی ...

ب برادر شوهرت بگو چقد پشت ادما حرف میزنه و حسوده 

بنده یک عدد رزمی کارم هر سوالی درمورد ورزش رزمی داشتین در خدمتم😗😁

اصلا بگومثل دوتاخواهرصمیمی هم بودید 

صلاح نیست فامیل بشه جاریت 

تمام جیک وپوک زندگیت دست به دست توفامیل بچرخونه  

حرف وحدیثی پیش بیاد ،روزندگیت تاثیربزاره 

یهو برادرشوهربادایی یاهمون پدرزن دعواش بشه ،بهم چهارتاحرف بزن 

این وسط مثلا توهم ناراحت بشی که چرابادایی اینکارکرد،اونکار کرد 

ودرکل رابطه ات بابرادرشوهرتحت تاثیرقراربگیره


دلم خواست بفهمم تا درس عبرت بگیریم

ببین عزیزجان ازدواج قبلم سنتی بود و بعد از ازدواج متوجه شدم حتی شغل دامادرو به ما دروغ گفته بودن 

و دروغ که خونه داره

خودش هم عصبی و بد دهن 

اول ازدواج باردارشدم بی احترامی نموند که بهم نکنه چرا؟ چون توانتخاب مادرم بودی طلاقت میدم و ... فکر نکن حامله شدی مینرسم نگهت میدارم 

عذابی نمونده بود که به من و خانوادم نده هرچقدر هم تلاش کردم مشاوره بیاد نیومد وگرنه بخاطر بچم حاضر بودم اگه ادم بشه و یه محیط اروم معمولی توخونه فراهم کنه بمونم باهاش اما مشاور هم نیومد خودش هروز میگفت طلاقت میدم نمیخواست واقعا منو 


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  9 ساعت پیش
توسط   domino18  |  8 ساعت پیش