کنار مغازه مون یه ساختمونی هست که داره ساخته میشه و یکی از افرادی که رو ساختمون کار میکنه هر موقعی که من میرفتم مغازه میومد و بهم میگفت ببخشید شارژر دارید؟؟؟بعد متوجه شدم منو زیر نظر داره بعد هم یه روز که توی مغازه تنها بودم اومد بهم گفت میشه شمارمو بدم خواستید جایی برید من برسونمتون من گفتم اگه دنبال مسافر هستید اسنپ ثبت نام کنید گفت نه فقط میخوام شما رو برسونم😂😂 وقتایی هم که کار نمیکنه ماشینش رو رو به روي مغازه پارک میکنه میره رو صندوق ماشین میشینه منو نگاه میکنه😂😂😂 جالب بود واسم
تو یه تصادف عمدی میون من با خودم ولی بدون تصادفی من عاشقت نشدم🥺🥺
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉