الهییی
یاد مظلومیت هم دانشگاهیم افتادم
ازم خوشش اومده بود
لواشک خرید برام(دوستم تو گروه گفت فاطمه عاشق لواشک و ترشیه)
تو دانشگاه دور میز نشسته بودن من دیر تر رفتم
قبلش یکی دیگه از دوستام بهش گفت اع فاطمه ک تو رابطس
میگفت فاطمه قیافش دیدنی بود😂😂
لواشک ب هیچ کدوم از بچها نمیداد تا من برم😂😂😂
وای خیلی باحال بود رفتم تو جمعشون فقط خندیدم