"من و بوسیدن عکست در این شبهای طولانی
من و شوریدن قلبم در این ایام طوفانی
من و دشنه رویای تو و این خون بی اتمام
من و بی تابی و تاوان این چشمان بی کتمان
من و هر بار افتادن از این دیوار هجر افکن
من و تاریکی و وحشت ز هجر یار نورافکن
تو و چشمانت و پاکی و این انبوه زیبایی
من و امید آن رویا که تو یک روز می آیی"