کلا ادم رفت امدی نیستم.کلا حتی با خانواده خودم بعد همسرم بی اطلاع من میخاد فردا ما ببره بیرون با دوستش زن و بجه داره دوستش اونام میان
انقدر بجه های دوستش بی ادبن مثلا یکیشون ی پسر گنده ۱۴ ساله عین کرکس تازه بالغ شده اس قیافش بعد اسم شوهرم (فرض کنین اسم شوهرم اصغره)صداش میزنه هوووی اصخر ب همین شدت بی ادب
بعد مثلا جوجه بخرن نصف میشه پولش خب اونا خیلی بیشترن ولی بازم پول نصف ما باید بدیم تازه چیزی هم گیرمون نمیاد انقدر بچه هاش بخور و ندیده هستن الان فردام قرار گذاشته شوهرم نمیخام برم چ کنم من میگم مرد خر خودمون بریم بیرون چ نیاز ب دوست و غیره هست خوشم نمیاد
