نه اصلا
دلممواسش میسوزه
همش از بی اعتماد بهنفسی میاد
خودشم خوشکل وخوشتیپ
اما همش فکر میکنهکسی قرارهمنوبدوزده
خودش خیلی اذیت میشه
میدونم
اره حتما باید برم
اصلا قدر منم نمیدونم
من خیلی اهل زندگی هستم
خیلی زندگیمو دوس دارم
اما یهو یه بار مثلا بچمنمیزاره دستشو بشورم
میاد داد میزنهکهتو به بچم نمیرسی
درک از مادری نداره
کافیه بچه شلختهباشه
میگهتو واسش وقتنمیزاری
این قدر ندونستش هم خیلی ناراحتم میکنه
درصورتی که من ۲۸سالمه
طرف سن منه هیچی از زندگی و بچهوشوهر نمیدونه
پی عشق و حاله