خودم کم بدبختی دارم عصابم از صبح خورده
بخواین بدونید قضیه چیه تاپیک قبل هست
ببنید حق دخالت داشتن
که زنگ زدن زیونش دراز کردن برای مال پدر من تعین تکلیف میکنن در صورتی که داره همه چی به حق میرسه ناحق نیس
بعد یکیشون که اصلا حق نمیده میگه آره باید برای آینده بچش بجنگه ...بعد خود همون عروسمون از ارث پدری خودش از حق خودش بچش زد دودستی داد به برادرش
به من مربوط نیس حالا ولی چرا الکی باید خودشون تو کاری مربوط نیس دخالت بدن
حالا من این وسط میان جیگری میکنم همه چی درست بشه
کار به شکایت قانونی نرسه
اینا هم اومدن منو حرص میدن با حرقاشون
هرچی با منطق ادب دارم جوابشون میدن ولی اونا هروی از دهنشون درمیاد به پدر مادر من میگن نه علنن ولی در میگه دیوار بشنوه سه دورازجون نمیگن..