برادرم سربازه و فقط اخر هفته ها ۱ و نصفی روز میاد به شهرمون
بعد برادرم فقط میاد لباس سربازیش رو عوض میکنه میره خانه مادربزرگ نامزدم هرهفته همینه چون رسم دارن لخر هفته ها دورهمی جمع بشن بزذگ خانواده اشون
شب میاد میخوابه صبح دوباره میره سمت پادگانش
بابام ناراحت که میگه درسته نامزد دراولویت هست ولی چرا باید جفتشون مادربزرگ نامزد طرف سر بزنن ولی من رو ادم حساب نکنن پسرم مادربزرگ نامزدشو بیشتر من ببینه
حالا پدرم ناراحته چطوری باهاش صحبت کنیم