2777
2789
عنوان

چرا خواهر شوهرا حسودن و دشمن جسارت نشه یعنی مال من

| مشاهده متن کامل بحث + 659 بازدید | 54 پست
والا اینا دیونن مال منم یچی پاچه گیری بود شوهر کرده جرعت نمیکنه حرف بزنه ولی یک هفته تنها خونه مادر ...

کاش خواهرشوهر منم یکیو داشت ازش میترسید از شوهرشم جدا شده

تاپیک حس ششم میبینم خنده ام میگیره ولی واسه سرگرمی سوال میپرسم 

وای چقدر رو اعصابه بیشعور شوهرت نخره براش پیام بده بگو به ماچه مگه پول مفت داریم

 بعد دعوای آخری که با خونوادش و آجی بیشعورش‌کردم یک ماه قطع ارتباطم باهاشون خیلی اذیت میشم ولی بمیرمم نمی تونم فراموش کنم مامانش اینام همین اخلاقو دارن انگار پسرشون وظیفشه به اونا  پول بده درحالی که خودشون پول دارن و اصلا نیازی ندارن به جا این که به پسرشون کمک کنن ازش میکشن چشم ندارن  یه ذره ما پیشرفت کنیم

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

بعد دعوای آخری که با خونوادش و آجی بیشعورش‌کردم یک ماه قطع ارتباطم باهاشون خیلی اذیت میشم ولی بمیرمم ...

وای پس توهم مثل من یه بحث باهاشون داشتی منم ۴ماه قط رابطه بودم تا روز مادر به اسرار شوهرم یه تبریک سرد و خوشک گفتم گفتم روزتون مبارک خدانگهدار گوشی میدم به محمد و گوشی دادم شوهرم تو چرا دعوا کردین عزیزم وای چه رومخن 

مادر شوهر منم خر خرع

کاش خواهرشوهر منم یکیو داشت ازش میترسید از شوهرشم جدا شده

اینم شوهر اولش جداشد انقدر عقده داشت سرمن خالی میکرد 

تااینکه شوهر دوم کرد الان بچه ۷ ماهه اورده شوهرش نباشه کرمش میریزه چون یبار شوهرش گفته بود غلط میکنی زندگی داداشت بخوای خراب کنی کرم تو شبکه مجازی میریخت منم انفالوش کردم که برام تیکه نزاره دختره دوهزاری😒

اینم شوهر اولش جداشد انقدر عقده داشت سرمن خالی میکرد تااینکه شوهر دوم کرد الان بچه ۷ ماهه اورده شوهر ...

ما اصلا شماره همم نداریم

تاپیک حس ششم میبینم خنده ام میگیره ولی واسه سرگرمی سوال میپرسم 

وای پس توهم مثل من یه بحث باهاشون داشتی منم ۴ماه قط رابطه بودم تا روز مادر به اسرار شوهرم یه تبریک س ...

خیلی دخالت می کردن تو زندگیم و اینکه هرچی شوهرم میخرید به نام باباش می‌کرد تو دعوای آخر باباش به بابام گفت به نام پسر نکردیم که دختر تو جمعش نکنه انگار من دزد خونشون بودم حالم ازشون بهم می خوره از بس. فضول بودن  فکر کن مثلا برا عید  آجیل شیرینی هرچی  خودشون دوست داشتن میخریدن بعد پولشو از شوهرم میگرفتن زنگ میزدن میگفتن ما براتون خریدیم شما نخرین یعنی حتی من تو  مدل شیرینی عید خونمم حق نظر نداشتم خدا ازشون نگذره بدم میاد ازشون شوهرم رو هم یه جوری تربیت کردن که تابعه اونا باشه فکر میکنه هر چی اونا میگن درسته  نمیدونم چجوری تابع خودم کنمش

خیلی دخالت می کردن تو زندگیم و اینکه هرچی شوهرم میخرید به نام باباش می‌کرد تو دعوای آخر باباش به باب ...

عزیزم برید مشاوره قشنگ بهش میگه شما دیگه زندگی جدای خودتون دارید منم مادر شوهرم سلطه گر بود این دعوای اخری 

پدرم زنگ زد گفت به من دروغ نگو تو زندگی اینا خراب کردی جلو من اینجور میگی پشت سر به دخترم غر میزنی دیگه من ذاتت فهمیدم جای مادر شوهرم اینا از مرد حساب میبرن پدر شوهرمم ندارم مادرش دیگه لال شد

عزیزم برید مشاوره قشنگ بهش میگه شما دیگه زندگی جدای خودتون دارید منم مادر شوهرم سلطه گر بود این دعوا ...

نوش به خالت حداقل یکی شو نداری راحتی من دوتاش از هم بد ترن به حدی که بابا مامانمم همش مسخرشون میکنن یعنی نفهم تر از این خونواده ندیدم تو عمرم هرچی از خونواده.و داماد بزرگ خوبی میبینن مال من داره تر میزنه 😓😓😓 

دیگه حتی نمی تونم بگم خوشبختم جلوشون چون میدونن همه که چجورین اینا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792