تا صفحه ۴۸ خوندم، نمیدونم من خیلی بدغذام یا بقیه خیلی قاطی میخورن، یه چیزایی مثل حلیم نمک و حلیم شکر، نون پنیر خربزه خیلی دیدم ولی هیچوقت دلم نخواسته بخورم. حتی برنج و خورشت دوست ندارم توی هم قاطی بشه جدا میخورم یک قاشق برنج یک قاشق خورشت یا یکم خورشت روی قاشق برنجم میریزم همونو میخورم.
یه غذایی هم داریم گویولتماخ شیراغوز جوشیده هرگز نمیتونم تصور کنم خوردنشو از نزدیک هم ندیدم مادربزرگم میگفت قدیما خیلی زیاد بوده و یه معجون مقوی برای ضعفه