مادرشوهر من خیلی بد بود
ولی دید کاریش ندارم و البته بهش محبت می کردم کم کم بهتر شد
امسال بعد از چند سال که عروسشم برام چندبار هدیه خریده🫣کاری که سالای قبل نکرده بود
مثلا فکر کن تو مهمونی خانوادگی خودشو می گرفت و اصلا حرف نمی زد انگار عزادار بود😑من اصصصصصصصلا به روی خودم نمیاوردم
و در حدی هر سری تکرار می کرد که حتی شوهرم متوجه شده بود
اما من کلا به روی خودم نیاوردم اونم دید فایده نداره کم کم درست شد
با روی خوش سلام و احوال پرسی می کردم و در طول مهمونی با آدمای دیگه هم صحبت می شدم در حد کم یا شنونده ی صحبت بقیه بودم با لبخند