نمی شه تراپی هم زیاد رفتم. می خواستم جراحی زیبایی کنم شوهرم اصلا راضی نبود می گفت خیلیم خوبی باور نمی کردم، آخرش رفتیم وقت بگیریم دکتر گفت صورت تو هیچ مشکلی نداره خیلی خوبه، اما بازم هیچ تاثیری روم نداره. موقع رابطه چراغو خاموش می کنم که شوهرم منو نبینه، در این حد
یه تجربه ی بد دیگه که داشتم زیاده خواهی والدینم بود. یعنی با این که دختر درسخون، مودب، مسئولیت پذیر و واقعا واقعا بچه ی خوبی بودم هیچوقت ازم راضی نبودن، هر وقت می خواستن ازم تعریف کنن یه انتقادی حتما همراهش بود
منم مثل توهم. بعضس وقتا دوستام رو میبینم راحت میشینن راجب مسائل دانشگاه یا ارتباطاشون با مامان باباشون مشورت میکنن. بعد من حتی یکبارم سر این مسائل حزف نزدم. مدرسه ای ک بودم بابام حتی نمیدونست کلاس چندمم😂😂
الان می بینم چقد زیاد آسیب بهم زدن😂 یکی دیگه این که منم هیچ وقت با مادرم حرف نمی زدم، همیشه حرفای روزمره و معمولی می زدیم اونم خیلی کم. الان زنگ می زنه حرف بزنیم حرص می خورم
و با این که سنگ صبور همه هستم خودم هیچ وقت از مشکلاتم به خونواده و دوستام چیزی نمی گم
