منم شبی ک خواهرم رفت زایشگاه گریه کردم اون یه شهر دیگه بود نمیتونستم برم پیشش انشالله زود بچشون بدن ...
خواهر منم ازم دور بود ۳ ماه پیش رفت برای زایمان اون شب و بچه ش سر زایمان فوت کرد هیچوقت یادم نمیره تا صبح داد زدم و گریه کردم ... چقدر دلم خاست بچه خواهر منم زنده بدنیا میومد ترو خدا براش دعا کنید
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
نترسید عزیزم انشا... بچه شما سالم و سلامت بدنیا بیاد ... خواهرزاده ی من اکسیژن نرسید بهش خفه شد دیر بردن سزارین هر موقع میبینم کسی بچه ش بدنیا اومده اشک تو چشمام جمع میشه
خواهر منم ازم دور بود ۳ ماه پیش رفت برای زایمان اون شب و بچه ش سر زایمان فوت کرد هیچوقت یادم نمیره ت ...
از رحمت خدا غافل نشو
براشون دعا میکنم انشالله دلتون شاد بشه✨🤍
یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ... شبیه کسایی که بهت آسیب زدن نشو ، شبیه کسایی شو که کمکت کردن بهتر شی ....