وقتی مادر شدم حکمت برآورده نشدن خیلی از خواسته هامو فهمیدم
مثلاً گاهی هست پسرم پسته میخواد و من خبر دارم که به پسته حساسیت داره
هر چه قدر هم که گریه کنه من اون پسته رو بهش نمیدم اون باهام قهر میکنه و هر بار که میخوام باهاش حرف بزنم دوباره خواسته اشو تکرار میکنه و من واقعاً کلافه میشم که چطور بهت بفهمونم که برات خوب نیست یکم به من اعتماد کن ، حقیقتا انتظار دارم که پسرم به حرف مادرش اعتماد کنه چون من خیرشو میخوام ولی اون نمیفهمه
این موضوع در مورد خیلی اتفاقات و تعاملات من با بچهها صدق میکنه
قطعاً هیچ کس مهربانتر از خداوند به بنده اش نیست
پیدا کن که خدا چه هدیه ای رو میخواد بهت بده با این بیماری