بچه ها یکم طولانیه ولی بخونید حالم خوب نیس
قضیه از این قراره دیروز من خواستم برم دستشویی درو باز کردم دیدم سمت پاشنه دمپایی از داخل عن مالیده رفتم دادو بیداد کردم چ وضعشه انقد حالم بد دستو پام داشت می لریزد بخدا بغض کرده بودم شدید اولین بارش نیس گوشی میبره دستشویی نمیدونه چجوری میرینه کجا میرینه اصلا نگاه نمیکنه میاد بیرون خسته شدم دیگه از این کثیف بودنش خیلی شلخته و تنبله از صب تا شب سرش تو گوشیه تو ایسنتا کلیپ میبینه از ۲۴ ساعت ۲۰ ساعتو تو گوشیه بعد دیگه من رفتم خونه مامانم قهر کردم ی چن ساعتی نشستم بعد برگشتم از اون موقعه قهر کردیم منم دیگع شام نذاشتم تا امشب الان اومد گف شام چیه گفتم هیچی گف من میرم خونه بابام توام برو خونه بابات فردا تکلیفمون مشخص شه دیشبم جاشو ازم جدا کرد