مرز تعیین کن
هر وقت مادرشوهرت میاد بچه رو ببره یکی در میون نذار
مثلا بگو دارم میبرم حموم یا وقت خوابشه و ...
کم کم کمترش کن
با خودت ببر با خودت بیار
تنها نذار بمونه پیشش
اینم بدونم مادرشوهرت مثلا میخواد بهت بفهمونه از تو بیشتر بلده تو هرچی مقابله ب مثل کنی که اره من تنبیه کردم بچمو نکن تو اون بدتر لج میکنه
جلوی اون حتی اگه پسرت کار بدی کرد اصلا نه دعوا کن نه از تربیتش چیزی بگو
آره دیگه نباید اصلا سر تربیتش جلو خودشون کاری کنم
ولی واقعا سر این نرفتنه نمیشه
ببین سعی میکنم با بازی با اسباب بازی، کارتون و شعر و اینا سرشو تو خونه گرم کنم ولی پسرم مدام بهونه ی اونا رو میگیره چون گفتم بیخود بهش محبت میکنن که اونا رو بیشتر دوست داشته باشه و واقعا هم بیشتر دوست داره. نمیزارم خودشو میکشه. همش جیغ میزنه گریه میکنه اینا هم میان پشت در
میگم مثلا الان وقت خوابشع میگه عیب نداره بچه رو به زور میگیره میبره
باورت نمیشه من ریز نقشم اون هیکلی خیلی هم زورش زیاده
به زور بچه رو میگیره من اصلا زورمم بهش نمیرسه
متاسفانه نیس
شوهر من نظامیه
همش شیفته و سر پسته
وقتی خونه اس خسته اس
خسته هم نیست چیزی میگم میگه مادر من زنی نیست کوتاه بیاد
این مدت که اینجاییم باهاش مادرا کن
من که خونه نیستم
چیزی بگم بهش بربخوره از تو کینه به دل میگیره این مدت پدر تو رو درمیاره
راست هم میگه
خیلی زن ترسناک و عجیبیه
باورت نمیشه یه بار زده تو گوش پدرشوهر دخترش😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز