من شوهرم میره سرکار
خونه مامانمم نزدیکه
هرروز میام هررروزززززز
منم تک فرزندم هر هفته پنجشنبه میرم جمعه شب برمیگردم
یه ساعت راه داریم با ماشین
میتونم درکت کنم
اوایل سخته ولی بعد کم کم بهتر میشی
اما همیشه ی غمی رو دل آدم هست ک هوایگذشته رو میکنه و ب خاطر این خودتو سرزنش نکن
اصلا هم گوش نده با هر کسی درمیان نذارش چون اونی ک درک نمیکنه شروع میکنه ب نصیحت و اینکه چقدر لوسی یا چقدر وابسته ای
ب خودت فرصت بده چون تک فرزند هم هستی قطعا شرایط خونه پدر با خونه خودت و مسئولیت هاش متفاوت هستن و نیاز داری عادت کنی
خوشبخت باشی عزیزم
آدم وقتی دق میکنه که یه مجرد سن بالا باشه، احترامشو بین خانواده از دست بده و بدتر از همه دخترای جوانتر و شاداب تراز اون برای ازدواج زیاد باشن.
الهی خوشبخت بشی عزیزم
دختر منم تک فرزنده و بزرگترین آرزوی من و باباش سر و سامان گرفتن و خوشبختیشه . حتی اگه بعد از ازدواج برن کره ماه زندگی کنن
پس نگران بابا و مامانت نباش اونا آرزوشونه
خودتم بفکر خودت باش
سعی کن وابستگیتو کم کنی
من قبل ازدواجم خیلی خوشحال بودم و دلیل گریه شب عروسی و ناراحتی خیلی دخترها رو هیچ وقت درک نکردم... الانم هر روز به پدر و مادرم سر میزنم بعضی وقتها یک روز در میان ولی از اینکه زندگی مستقل دارم واقعا خوشحالم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز