2777
2789

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اقا ناموسا کاربریم اگ تعلیق نمیشه من یه جنجالی برات درست کنم در برم😂🤚🏻

ورودِ افرادِ خودشیرین و حال خراب به تاپیکِ من ، اونایی ک جوِ تاپیک رو سمتِ بحثای غیرمربوطه و دیوونه بازی میبرن کاااملاممنوع درغیر اینصورت نینی یار و مجبوراً تگ میکنم پس شعور داشته باش و احترام خودتو نگه دار🤝اگه میخای بحثی پیش نیاد پس خاهشا ریپ نزن من نظرمو میدم مجبور نیستی بپری وسط رد کن بره🫡

بچه ها میشه برای حاجتم نفری ی صلوات بفرسید؟ خواهش میکنم

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

از نظر روحی دلم میخواد از کاربرایی که بدم میاد تگشون کنم بزنمشون کاش میشد از پشت گوشی تو دهن بقیه بزنیم چه طوره برا جنجال؟😂😂

هیچکس از سیل خوشش نمیاد ولی همه عاشق نم نم بارونن صدتو واسه کسی نذار، یه نمه کافیه... 

حرف ترسناک میچسبه

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
از نظر روحی دلم میخواد از کاربرایی که بدم میاد تگشون کنم بزنمشون کاش میشد از پشت گوشی تو دهن بقیه بز ...

از کیا بدت میاد کلک 😉

💙💚اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 💛💝  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792