بگید؟
ندارم
نداشتم
یه قولی به خانوادم دادم عمل نکردم بهش
شرمندگی جلوی اونا خجالت اور ترین اتفاق زندگیم بود
نمیدونم چیزی یادم نیست،اما امروز اسممو یادم نمیومد و آخرش بعد نیم ساعت که همه آزمونو داده بودن رفتنژمن از رو کارت ورود به جلسه اسممو دیدم نوشتم😂😂
پسرداییمو خیلی یهویی حامد صداکردم
حالا من هیچ شخصی ب اسم حامد نمیشناسم با هیچ حامد نامی هم برخورد نداشتم اون روز نمیدونم چم شد یهو جلو جمع خانوادگی بلند گفتم حااااااامممددددد
الان فک میکنن دوس پسرمه
وقتایی که عصبانی میشم و کنترلمو از دست میدم واقعا بعدش خجالت زده میشم.
دو سال قبل ک با دوسپسرم همسایه بودیم تازه رفته بود سربازی اوناهم داشتن ازون خونه میرفتن وسایل جمع میکردن ما شب قبلش رفتیم کادو بردیم برای جای خالی پسرش
ما لیوان بردیم براشون ازون پیک ها
روز بعدش ک نشسته بودیم بیرون یهو گفتم لیوان هاتون نشکست😭😭خاستم بگم وسایل هاتو بردی خونه جدیدتون توی بار نشکست یهو اینو گفتم داشتم میمردم از خجالت😭😭😂🤣
از حموم اومده بودم بیرون
موهام خوشگل و فر شده بود ، تو خونه تنها یودم ،یه پیراهن بندی پوشیده بودم ، یه آهنگ خوشگلم گذشته بودم جلو داشتم قر میدادم تو حال ، تا اینکه پدرم کلیدو انداخت و اومد تو
در کسری از ثانیه جهیدم توی اتاقم 😬😐
سرکلاس تربیت بدنی همه کف سالن نشسته بودن جا خیلی کم بود برا من که اخر نفر رفتم داخل.استاد گف بیا کنار من اینجا بشین منم هول شدم گفتم خیلی ممنون سرِ پا میشینم😂🥲
رفتیم کافی شاپ
رفتم سفارش بدم
نمیدونم و نمیدونم و واقعا نمیدونم چرا موقع سفارش سیب زمینی سرخ کرده یهو خنده ام گرفت😬😂🥲
آقاهه هم خیلی پوکر فقط منو نگاه میکرد
به زور جلو خنده امو گرفتم رفتم نشستم
، تا 2 سال روم نشد پامو تو اون کافه بزارم👀
تو پرزنتم که تو سالن کنفرانس دانشکده بود جلوی ۱۵۰ نفر دانشجو ایرانی و بین الملل و استاد و رئیس و معاون با اعتماد بنفس و هیجان کلمه جلوگیری رو گفتم جلو کی....ری
حالا خندم گرفته بود در حد انفجااااااار
چهرمم زوم شده با پروژکتور بک گراند سن
خدا برای هیچکی نخواد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز