2777
2789

این خیلی بده،من دیگه به هیچ احساس عشقی اعتماد نمیکنم...

مامانم و بابام ازون عاشقا بودن که اگه بهم نمیرسیدن باهم خودکشی میکردن،ارونا که بدون صدای هم خوابشون نمیخورد،ازونا که پسره هرشب زنگ دختره میزنه تا دختره براش آهنگ بخونه...ازونا که بدون هم نمیتونستن ادامه بدن،اونا که به خاطر هم با خانوادشون قهر کردن...

اما الان دارن بهم خیانت میکنن،بابلم با هرزه های خیابون هرشب میخوابه،مامانم با سه نفر همزمان تو رابطس به جز بابام....

دیگه بزرگترین آرزوشون مرگ همدیگس،دیگه صدا نفس کشیدنشون برا اونیکی رو مخه....


جای اونهمه عشقو،،،اینقد نفرت گرفت...

من واقعا به هیچ عشقی نمیتونم اعتماد کنم...


دیگه هیچی واسم مهم نیس...

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

خیلی خوبه عشق ادمو نابود میکنه کاش من ی تیکه سنگ بودم عاشق نمیشدم 😔

خیلی،عشق آدمو نابود میکنه...عشق ادمو میسوزونه



ولی متاسفانه من خیلییییی احساساتیم،و امیدوارم بتونم جلوی عاشق شدنو بگیرم،اگه نگیرم زره زره میسوزم تو عشق

دیگه هیچی واسم مهم نیس...
نه اونا خیلییییی عاشق بودن،خیلیییی

عشق یعنی هم قلب و هم مغز یکی رو بخواد .

وقتی مغزت ینفرو تعیین کنه ،نمیزاره کس دیگه ای رو ببینی ...


و خداوند هرگز تو را رها نکرده است ....

عشق یعنی هم قلب و هم مغز یکی رو بخواد .وقتی مغزت ینفرو تعیین کنه ،نمیزاره کس دیگه ای رو ببینی ...

نمیدونم....

ولی اونا قلبو مغزشون همو میخاست،بابام کلی کیس های بهتر داشت،مامانمم همینطور،اگه فقط از رو عقل انتخاب میکردن که باهم ازدواج نمیکردن




دیگه هیچی واسم مهم نیس...
نمیدونم....ولی اونا قلبو مغزشون همو میخاست،بابام کلی کیس های بهتر داشت،مامانمم همینطور،اگه فقط از رو ...

همین دیگه ،خودت جواب خودتو دادی (:

و خداوند هرگز تو را رها نکرده است ....

خیلی،عشق آدمو نابود میکنه...عشق ادمو میسوزونهولی متاسفانه من خیلییییی احساساتیم،و امیدوارم بتونم جلو ...

از خودت ی تیکه سنگ بساز 

منم دختر فوق العاده احساسی بودم ،،عزیزدردونه بودم کسی بهم نمیگفت بالا چشت ابروع اما امان از دست همسرم منو نابود کرد الان ۲ساله رفته ولی هر لحظه فکرش با منه نابود شدم بس که فکر خیال کردم سرم از درد میخوا منفجر بشه کاش میشد فراموشش کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز