تاپیک آخر زدم بخون اونو
من تو این یه هفته تاریکترین لحظه ها و شبها رو گذروندم
و واقعا میتونم بگم سختتتتتترین شب های زندگیم بود
بااینکه سختی زیاد دیدم
اونقدرررررر زجر کشیدم ک حتی الانم خستگیش رو تنمه
حس میکنم هزار سال پیر شدم و خسته
الان توهم اینو میزنم نکنه این همه خون از سقط باشع ک اون همه خوردم
اوووونقدر زعفرون تخم شوید نیم کیلو جعفری و..... خوردم
صبح دو قاشق پرررررر زردچوبه خوردم ینی ببخشید استفراغ میومدا ولی میخوردم
بازم مرسی از دعاهای خوب همتوووووووون
مخصوصا اونایی ک حالمو پرسیدن
واقعا مررررسی❤️ ب نیت همتون صلوات میفرستم حمد میخونم