2777
2789
اصلا گیریم زن ها به همجنس خودشون رحم نداشته باشن.اون آقای به ظاهر متاهل و متعهد مگه بچه ست که از راه ...

خطا رو لاپوشونی نکردم گفتم خیانت توجیه نداره 

ولی شما بیشترین ضربه رو از هم جنساتون میخورین نه از جنس مخالف

تو محیط کار دارم میبینم

به پشمانتان بیاموزید که هر تاپیکی ارزش ریختن نداره😉

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

شمام کانالای گوشیتو عوض کن با بقیه زنا آشنا میشی

وای😂🤣

اولین بار که چشم هام رو به دنیا باز کردم والدینم رو دیدم اولین قدمم رو برداشتم اولین کلمه رو گفتم چیزای رنگارنگ دیدم آسمون دیدم خورشید دیدم و...دومین بار که چشمم رو به دنیا باز کردم برای اولین بار رفتن به مدرسه رو تجربه کردم با دوستام تو حیاطمون از صبح تا شب بازی کردم کارتون دیدم روز شماری میکردم که کی باز تابستون میشه برم خونه دایی با دختر دایی بازی کنم وقتی والدینم برام چیز های خوشمزه میخریدن ذوق میکردم تنها آرزویی که داشتم این بود که مثل بچه های دوروبرم تبلت داشته باشم و...سومین بار که چشم هام رو باز کردم دنیا کم کم رنگ و روشو از دست داد همه جا خاکستری و سرد شد اولین تار موی سفید رو توی موهام دیدم با اینکه سنم کمه! برای اولین بار به این فکر افتادم که یه چیزی توی زندگیم درست نیست... دنیا به اون چیزی که تصور میکردم نیست...یه چیزی رو ندارم...ایندفعه باید به خدا میگفتم اون چیز رو بهم بده برعکس دفعه های قبل که آرزو و خواسته‌م رو به مامانم میگفتم.ولی نمیدونم چرا هر چقدر با خدا حرف میزنم به درخواستم توجه نمیکنه؟یا نشونه ای از اینکه درآینده به اون خواسته‌م رسیدم نمیده؟شاید صدام رو نمیشنوه؟! احساس میکنم هر چه قدر دست و پا بزنم وضعیت بدتر میشه و من بیشتر غرق میشم و بدتر اینکه هیچ کس از اون چیز هایی که توی دل و ذهنمه خبر نداره و درکم نمیکنه🙂🖤

من و شما به بلوغ فکری رسیدیم ، اخلاق برامون مهمه😍😁

تازه اخلاقم نداره

من نمیدونم چی برام مهم بوده😁

تنها چیزی که خیلی بهش افتخار میکنم اینکه تحصیلکرده اس و از همهههه چی سر در میاره 


با کسایی که تاپیک 

از راه به در می‌کنه چیه آقای محترم آدم خودش باید متعهد و مسئول باشه مگه طفل پنج ساله ست که یکی بیاد ...

شما خوب بخونید گفتم خیانت توجیهی نداره اون قسمتو فاکتور گرفتی !!!!!!؟


به پشمانتان بیاموزید که هر تاپیکی ارزش ریختن نداره😉

تازه اخلاقم ندارهمن نمیدونم چی برام مهم بوده😁تنها چیزی که خیلی بهش افتخار میکنم اینکه تحصیلکرده اس ...

نه برا من اخلاق داره و شاغله🥲✨️

مرلین مونرو سایت هستمه ،قبلا از عوامل ظهور بودم الان از منتظران ظهور ما برعکسیم 😍😂کاش موقع نوشتن نام کاربری حوصله بیشتری به خرج میدادم ، تاریخ تولد و سن درج شده استعاره از سن روح بنده هستش باور نکنید. 😂

منی که اینجا داررم پفیلام رو میخورم و دعواهای شماها رو نگاه میکنم😎😏

اولین بار که چشم هام رو به دنیا باز کردم والدینم رو دیدم اولین قدمم رو برداشتم اولین کلمه رو گفتم چیزای رنگارنگ دیدم آسمون دیدم خورشید دیدم و...دومین بار که چشمم رو به دنیا باز کردم برای اولین بار رفتن به مدرسه رو تجربه کردم با دوستام تو حیاطمون از صبح تا شب بازی کردم کارتون دیدم روز شماری میکردم که کی باز تابستون میشه برم خونه دایی با دختر دایی بازی کنم وقتی والدینم برام چیز های خوشمزه میخریدن ذوق میکردم تنها آرزویی که داشتم این بود که مثل بچه های دوروبرم تبلت داشته باشم و...سومین بار که چشم هام رو باز کردم دنیا کم کم رنگ و روشو از دست داد همه جا خاکستری و سرد شد اولین تار موی سفید رو توی موهام دیدم با اینکه سنم کمه! برای اولین بار به این فکر افتادم که یه چیزی توی زندگیم درست نیست... دنیا به اون چیزی که تصور میکردم نیست...یه چیزی رو ندارم...ایندفعه باید به خدا میگفتم اون چیز رو بهم بده برعکس دفعه های قبل که آرزو و خواسته‌م رو به مامانم میگفتم.ولی نمیدونم چرا هر چقدر با خدا حرف میزنم به درخواستم توجه نمیکنه؟یا نشونه ای از اینکه درآینده به اون خواسته‌م رسیدم نمیده؟شاید صدام رو نمیشنوه؟! احساس میکنم هر چه قدر دست و پا بزنم وضعیت بدتر میشه و من بیشتر غرق میشم و بدتر اینکه هیچ کس از اون چیز هایی که توی دل و ذهنمه خبر نداره و درکم نمیکنه🙂🖤

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز