بچه هاما ی ساختمونیم،جشن دارم فردا،بعد اینم پری هس شدید،الان رفتم خونشون دیدم خوابه هصلا نمیتونه راه بره و شدید خونریزی داره.این هروقت اینجوری میشه جایی نمیره.بعد گفته ک من فردا نمیام.منم گفتم بابا بیاد زشته فامیل فک میکنن چیشده ..گف امکان نداره بیاد.خلاصه ناراحت شدم.درسته پری هاش بده و وحشتناک تو عرض دوروز ۳بسته نوار استفاده میکنه اما خب از حرف فامیل میترسم.الان باخودشون میگن حتما ی چیزی شده ک نمیاد.البت حس کردم بهونس چون هیچوقت قاطی جمع نمیشه مهمونی چیزی باشه نمیاد ،میگه حرف اینا درمیاد من دوس ندارم.خودشوکلا کشیده کنار‌ی چن بار بابام حرفای چرتی گفته اینم بدش اومده و ازونموقع قاطی جمع نمیشه.ب فامیل چی بگم اه اصابم خرابه
عزیز من جشن گرفتی دیگه نمیتونی اجبار کنی
وای گناه داره چکارش داری،بگو حالش خوب نبود،به باباتم بگو اذیتش نکنه انصافا ادم خوبیه
عیب نداره باو ی بهونه درست در بیار مثلا هی بگو جاش خالی خیلی دوست داشت بیادش حیف نتونست اینا طوری بفهمن ک خوببن با هم دیگه شاید واقعا نتونه بیاد دردش شدیده تو بازم ی تعارف کن
کامل شخصیتش رو میشناسی از چی ناراحتی ؟لازمم نیست به فامیل توضیح بدی
بهش بگو عدس بپذه بخوره ، قابضه خوب میشه میتونه بیاد
من پریودام معمولیه یه شب رفتم مهمونی پاشدم بیام دیدم پتو لکه شده داغون شدما
میتونی وسط مهمونی، خوراکی اینا براش ببری می‌فهمن مشکل ندارین ، یا بده یه نفر ببره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز