سلام ۱ ساله ازدواج کردم با مادرشوهر تویه ساختمون زندگی میکنیم بعد مادرشوهرم بچه خیلی دوس داره حس میکنم بعدا بخوام بچه بیارم به بهونه بچه همش پلاس میشه خونه من همیشه میگم ای کاش خونه ام جدا بود مامانمم شلختس تا ۱۰ روز بعداز زایمان بخواد بمونه خونم همه جارو به گند میکشه از طرفی مادرشوهرمم فضول و بیکار
دیگه عزیزم باید تحمل کنی
از نظر مادر با هم تفاهم داریم😀😀😀😀😀
ب مامان خدتم میگی پلاس و فضول بیکار یا فقط به مادرشوهرت میگی
چی بگم والا چاره ای نیس دیگه مگه میشه تو تا آخر عمر از ترس اینا بچه نیاری
تا وقتی شرایط زندگی اونی نیست که بهت آرامش ذهنی نمیده و با شوهرت یکی نشدی رفیق نشدی بچه نیار تا وقتی عطش بچه توی زندگیت نیومد بچه نیار
به سال نگاه نکن به حرف بقیه کار نداشته باش مسئول صد درز صد بچه فقط شما و همسرتی
حق داری باردار نشو تا جدا شه خونه ات
والا من بعد زایمان نمیخوام مامانم یا مادزشوهرم بیاد
اتفاقا دکتر مشاورم میگفت فکر کن خارج از کشوری ماشاا... سنتم کم نیست خودت و شوهرت برمیای
میگفت هر چی فامیل توی زندگی ادم باشه کلافه زندگی ادم گم میشه و مشکلات زیاد میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز