شوهرم با یکی از زنای فامیل دور که درحال طلاق گرفتن بود بهم خیانت کرد و اون زنه گفهه بود طلاق گرفتم کاملا ومهریم بخشیدم و بیا باهم اردواج کنیم،خلاصه که میخاستن من طلاق بگیرم و منم ب شوهرم گفتم میگیرم ولی ابروتون میبرم چون تمه فکر میکردن مشکل از شوهر زنه هست و زنه سالمه،منم ب خانواده زنه و شوهرش و مادرشوهرش گفتمکه عروستون داره اینطوری میکنه با زندگی و شوهر من و اینکه فقط با شوهرمنم نبود با خیلیا بود،الان شوهرم دیگه باهاش کات کرده و میگه دعا بهم داده بود و میخام زندگی کنم و طلاق نگیر یه بچه داریم،ولی این موضوع ک زنه باشوهرمه و ب خانواده شوهرش ک گفتم همه فهمیدن دیگه الان خیلی ناراحتم چون عشق مازبونزد همه بود و خیلی شرایط سخت پیش اومد و جدانشدیم از طرفیم حرصم کمتر شد که دختره نمیتونه مهریه بگیره و همه فهمیدن مشکل از خودشه.ولی دیگ سرافکنده شدم
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره