الان که بچه م نزدیک دوسالشه دیگه تقریبا عوارضش کمتر شده
من بیهوشی کامل گرفتم هر چند بی حس نشدم یعنی تلاش کردن بی حسم کنن اما به خاطر ورمم جای تزریق رو پیدا نکرد و بیهوشی کامل داد استنشاقی
بعد بهوش اومدن بلافاصله شکممو فشار دادن که چون بیحس نبودم خیلی سخت بود خیلی خیلی سخت بدترین دردی که تجربه کردم همین بود چند بار دبگه هم این کارو کردن میگفتن دکترت خواسته خیلی بد بود
دیگه برای جابه جا شدن حتما باید کمکم میکردن البته یادت باشه پمپ درد حتما بگیری خیلی خوبه توی بیمارستان خیلی کمک کننده س حیف ندادن بیارم خونه😅
وقتی اومدم خونه به شدت کمر درد داشتم و کتفم درد میکرد و ریه هام به دارو بی هوشی حساسیت داد شدید سرفه میکردم یه سرفه میکردم یه جیغ میزدم بس که بخیه ها درد داشت
اصلا خوب نمیتونستم به بچه برسم
حتی شیر دادنش خیلی سخت بود خیلی فشار میومد به بخیه ها
تا چند روز گیج و منگ بودم و گاهی سر درد میشدم
هیچی نمیتونستم بخورم اصلا حتی نمیتونستم بخوابم کمرم به شدت درد میگرفت از یه طرف کمرم از یه طرف بخیه ها از یه طرف بین کتفام که به خاطر ریه هام درد میگرفت از یه طرف دستم ...
یه حالی بودم اصلا نمیتونستم بخوابم فوقش دوسه ساعت نشسته که از تنگی نفس بیدار میشدم و از سرفه فقط گریه میکردم چون خیلی بهیه ها درد میگرفتن
اینا تا دوسه هفته باهام بود
بعد دیگه کم کم بخیه هامو کشیدم و کم کم سر پا شدم من خیلی زود پریود شدم دقیقا 43 روز بعد زایمانم
تا پنج شش ماه پریودام خیییییلی دردناک بود بخیه هام به شدت درد میگرفت عین زایمان تا حدی که دوسه روز اول فقط شیاف دردمو کمی کمتر میکرد دکتر گفت به خاطر بخیه های داخلیه هنوز زخم داره چون بخیه داخلیا دیرتر خوب میشه
بعدشدیگه کم کم بهترم شد
اما خب کار سنگین نمیتونم بکنم بخیه هام درد میاد کمر درد شدم
کلا من مادرمم سز بود اصلا دلم نمیخواست سز بشم اما به ناچار شدم