وقتی یکی تو خیابون بهم ی چیزی میگه بی اهمیت هستما اما با خودم میگم چی میشد میزدم تو فکش دندوناش بریزه تو دهنش لال شه بعد بدون هیچ حرفی برم، امروز داشتم از امتحان برمیگشتم از جلو ی دبیرستان غیرانتفاعی پسرونه رد شدم ی گروهیشون داشتن نگاه مقنعه ام میکردن بعد برمیگرده میگه سمپادی ک.ک (فحش ناموسی) اخ فقط دلم میخواست مثل سگ میزدمش، اخه بگو بچه سوسول تو ک منتظری مامان بابات بیان سراغت این زرا چیه میزنی، از ی ور بابام مربی کیک بوکسه هرشب باهم تمرین میکنیم بدنم پر انرژیه هعی میگم الانه از کنترل خارج شدم یکی با مشت بزنم تو دهنش، اخه جوجه من 175 ام تو تا شونمم نیستی بلبل زبونی چیه میکنی💆♀️💆♀️
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
کاریش نمیشه کرد مگر اینکه دلو بزنی به دریا و با یک هفت هشتا پسر دعوا کنی که میگی 175 خیلی خوبه ترکه ای و دعوایی هستی و انرژی زیادی داری اگ چیزی نگی و کاری نکنی همین روال ادامه داره و تحملش سخته ببینید اگ بعضی وقتا بخاین کنار بکشید سوارتون میشن منم 180 هستم که تو خیابونمون یه 6.7 نفر بودن قلدر اون کوچه بودن حتی یکی دوبارم وقتی از کنارشون میگذشتم چپ چپ نگاه میکردن فکر میکردن من سوسلم قیافه بدی ندارم و تو دارم دیدم داره هی بیشتر میشه یه روز صبح زودکه رفتم نانوایی نون خریدمو اومدم دیدم تو کوچه دارن دوتا پسرو اذیت میکنن منم دیگه کله صبح بودو اعصاب خط خطی شد نونو گذاشتمو سری یه چوب کردم تو لباسم به بهانه گذشت از اونجا گذشتم بعد که رسیدم بهشون گفتم چرا اینارو اذیت میکنید ولشون کنید برن یکیشون اومد سمتم یه سیلی کوچولو زد که من برم همینکه زد درجا چوبو کشیدمو زدم از کنار بازوش رعد شد اون یکی میخاست سنگ برداره تا میخاست برداره رفتم سراغش فرار کرد اون دوتا بچه هم ترسیدنو فرار کردن و منم خودمو کشیدم عقب اون پنج تای دیگم که مثل ماست وایساده بودن و خشکشون زده بود این شد دعوای من تو اون کوچه که من تا دو هفته سرراهشون میرفتم تا بیانو بزنمشون که ریش سفید فرستادن که من دست از دعوا بردارم که کوتاه اومدم الان بعضی وقتا اون ریش سفید میبینه با احترام دست به سینه وایمیسمو بهش سلام میدم اوناهم هنوزم که هنوزه از کنارم رعد نمیشن میرن اونطرف خیابون البته یه دروغی که گفتم از چوب گفتم چوب نبود که یه وسیله خیلی خطرناکی بودکه گفتنش خوب نیست من اون دعوا رو کردم فقط بخاطر اینکه دیگه چپ چپ بهم نگاه نکننو پشت سرم وقتی میرم جیکجیک نشنوم که خدارا شکر دیگه خبری نشده بعد از 3 سال اگ میخای تمومش کنی دلو بزن به دریا
چاکرتم 🤣🤣🤣🤣🤣 اره تا کاری نکنی همین ادامه داره ببین فوقش یکی دوتا مشت میخوری بزار بخوری یکم قوی بشی میدونی بعد از اون چقدر احسای زنده بودن و خوشی میکنی فقط مواظب باش بچه های این زمونه خیلی ناشی هستن و معلوم نیست به قول خودت چی میزنن 🤣🤣🤣🤣🤣🤣