2777
2789
عنوان

حالم از خودم بهم میخوره با این خانواده ای که دارم کاش یتیم بودم

| مشاهده متن کامل بحث + 454 بازدید | 21 پست
مامان منم ازین اخلاقای گند زیاد داره هرچی میگی برداشت من درآوردی خودشو داره چند وقت پیش بچه هام همو ...




خندم گرفت    مثل خانواده ی من...

اننننقدر از این مدل کارا دارن خانوادم ..

چ برای من  چ از طرف شوهرم   کلا بهانه  میگیرن 

مامان منم ازین اخلاقای گند زیاد داره هرچی میگی برداشت من درآوردی خودشو داره چند وقت پیش بچه هام همو ...

انگار زندگی منو تعریف کردی بخدا 

تا تقی به توقی میخوره یه چیزایی میگه که اصلأ من شاخ درمیارم 

چند وقت پیش برای شام دعوتمون کرد شوهرم مریض بود گفت شما برید من میرم اونارو هم مریض میکنم ، من و دخترم رفتیم مامانم دید شوهرم نیست جلو بابام برگشته میگه شوهرت بخاطر اون فرشی که برام با ماشین آورد و لاستیکش پنچر شد قهر کرده نیومده؟😏 حالا بیا حالیش کن که بابا طرف مریضه حال نداره ، مگه میفهمه آخه 

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید موقعی که من ثبت نام کردم کاربری ایشون بودن من ۵ گذاشتم 😊

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

میگفتی باشه باشه ازین به بعد به بقال سرکوچه مون میگم

مثل روز برام روشنه اصلأ بابام به حرفای من فکرم نمیکنه مثل همیشه با داداش هارم دعواش شده مامانم انداخته گردن من 

بخدا از حیوون کمترم اگه یه بار دیگه برم خونشون ، من که هیچکسو ندارم یدونه خونه اونا بود که اونم دیگه نمیرم 

برن به درک 

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید موقعی که من ثبت نام کردم کاربری ایشون بودن من ۵ گذاشتم 😊

متاسفم برات واقعا متاسفم 

میری پیش پدر پیرت درد دل میکنی  سکته کنه حرص بخوره  چقد بی درک  واقعاااا

عزیزم درد دل داری برو مشاوره. برو پیش دوتا رفیق 

ن پیش ی پیرزن و پیرمرد ک توان ندارن غصه دخترشون ببینن  جای اینکه ماهیی یک بار مهمونی آنچنانی بدی دعوتشون کنی ببینن زندگی دخترشون خوب و شاد و خوشبخته ماشالا  میری ی بار میزاری میای 

بعداااا آرزو مرگ میکنی براشون 


عزیزم من چی بگم از کارا و حرفای مادرم!!!

منو توی ۱۸سالگی مجبور به ازدواج با یه آدم که دوستش نداشتم کرد 

چقد عذاب کشیدم توی زندگیم شوهرم معتاد از آب دراومد هرکار میکردم ترک نمی‌کرد روانیم کرده بود یه روز که گریه میکردم زنگ زدم به مادرم گفتم که شوهرم معتاده ترک نمیکنه عذابم میده 

فک میکنی برگشت بهم چی گفت؟!!!

گفت با میخوایم نهار بخوریم زنگ زدی اعصابمون رو بهم بریزی!!!

من از همون روز قید مادرمو برای همیشه زدم انگار برام وجود نداره 

درصورتی که خودش منو مجبور به این ازدواج کرد و این ادم انتخاب مادرم برای من بود و من همیشه این فکر عذابم میده چرا مادرم اینکارو باهام کرد؟! درصورتی که من دختری نبودم که اذیتش کرده باشم یا دختر خرابی باشم که از ترسش بخواد منو شوهر بده یا زشت باشم روی دستش مونده باشم یا وضعمون بد بوده که نتونسته خرجمو بدن که اینقدر راحت منو توی بچگی شوهر داد

ادم به همین راحتی با خانوادش قطع رابطه نمیکنه مادرشوهر  من انقدر در حق بچه هاش ظلم میکنه ولی بچه هاش همه رفتار هاشو تحمل میکنن و بهش رسیدگی میکنن

دلت را بتکان ٫اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند فقط از لابه لای اشتباه هایت یک تجربه را بکش بیرون قاب کن و بزن به دیوار دلت ٫اشتباه کردن ،اشتباه نیست ٫در اشتباه ماندن اشتباه است 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   تعلیقی_بدبخت  |  3 ساعت پیش