2777
2789

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

دیگه هیچ حالی نداره :)

وقتی فوت کرد بعد یه سال رفتم خونه و تا یه ساعت فکر کردم خونه رو تغییر دادن که کوچیک شده🥲 ( چون کلا سه سال بود نرفته بودم)


هر وقت دیدی زیاد تو سایتم یادم بیار که اون من رو نمیخواد :) بگو گوشی رو بذار کنار کسی دوست نداره درست رو بخون :) یه آرزوی موفقیتمون‌ نشه؟🪽🩶

من مادر بزرگ هامو بچگیم ازدست دادم وای خونه داشت بزرگ چقدر قایم موشک بازی میکردیم چقدر اتیش میسوزوندیم تو کوچه بازی میکردیم با همسایه ها 

من دوام آوردم، بازهم دوام می آورم                                                ولی دلم میخواست معنی زندگی ام                                               چیزی بیشتر از دوام آوردن باشد 

حالا از غم بیام بیرون

همیشه ۵ شنبه ها می رفتیم خونش 

بعد ظهر که مامانم می خوابید با هم تو آشپزخونه چایی می خوردیم با اون بیسکوییت‌ هایی که دوست داشت و از قدیم می گفت‌ :)

یواشکی پول می داد تا بریم خوراکی بخریم 😂💔

همیشه زیر فرشش پول جمع می کرد ==)))


هر وقت دیدی زیاد تو سایتم یادم بیار که اون من رو نمیخواد :) بگو گوشی رو بذار کنار کسی دوست نداره درست رو بخون :) یه آرزوی موفقیتمون‌ نشه؟🪽🩶

هر پنجشنبه خونش بودیم و تو حیاط دور هم اش می‌خوردیم 

حتی نیمروهاش مادربزرگم هم لذیذترینه 😋

الان گاها جمع میشیم چون هر کس مشغله خودشو داره 

ولی بازم عید روز اول و روز مادر یا شب یلدا جمع میشیم خونش 

گاهی وقتا دوست دارم زمان همونجا توقف کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792