اتفاقا من خودم چون عروس هستم اینو میگم
من خودم ۱۷ ساله عروس یک خانواده دیگه هستم اما به تازگی برادرم ازدواج کرده و عروسمون برعکس خود من زود بچه دار شد و الانم یک نوزاد داره هیچ توقعی ازش نداریم چون تو بارداری استراحت مطلق بود بعدم بچه و نوزاد و سختی هاش تازه کارهاشو هم ما خودمون انجام میدیم پیاز داغ و خزید و بسته بندی گوشت و حرفش رو هم مامانم انجام میده اتفاقا عروس خودمونو اصلا در نظر نگرفتم
خودم رو به عنوان یک عروس در نظر گرفتم بحث مهمونی و پذیرایی فرق میکنه با کارهای جانبی
مثلا اقایون سرکار میرن انتظار اینکه شوهر من که تو بازار هست کارش رو تعطیل منه یا مرد دیکه که کارمند هست مرخصی بگیره مادر منو ببره دکتر با اینکه من شام رفتم خونه پدرشوهرم پاشم یک ظرف بشورم برابر نیست
بله اگر داماد نیومد پدر زن رو ببره دکتر عروس هم وقتی مادرشوهرش مریض شد نباید بره باهاش دکتر
این دوتا رو میشه باهم مقایسه کرد اما اینکه کمک تو مهمونی رو با کمک دکتر بردن و پول قرض دادن یکی کنی اصلا مقایسه جالبی نیست