شما دو تا بحث رو داری قاطی هم میکنی
من اصلا عروس رو میزارم کنار شما فرض کن یک دوستی داری رابطتون خوبه هر هفته میاد خونتون خوب وقتی هر هفته بیاد خونه ات دیگه مهمون محسوب نمیشه وظیفه داره همراه باهات کمک بکنه حالا قرار نیست بیاد خونه تکونی کنه برات یا جارو بکشه
اما مثلا شما غذا درست میکنی ایشون سالاد درست بکنه دیگه
اما آیا این مهمون که هر هفته میاد خونت آیا وظیفه تاره وقتی میری دکتر شما رو ببره یا پول بهت قرض بده ؟
اینها دیگه میشه لطف که متقابل هست
ببین من خودم عروس هستم خودمون هم عروس داریم
در وجهه یک عروس نظر دادم
من میرم خونه خانواده شوهرم یک غذا میخورم همون لحظه است پامیشم کمک میکنم ظرف میشورم
اما بحث اینکه فرضا شوهر من بخواد به خانواده ام پول قرض بده یک برنامه دیگه است اره اگر بابای من یکجا که شوهرم پول لازم داشت بعش قرض داده بود شوهر منم الان وظیفه داشت پول بهش قرض بده
اما اگر یک جایی بابای من کمک شوهرم نکرده توقع الکی هست که چون من خونه خانواده تو میام مثلا ظرف میشورم تو هم باید به بابای من پول قرص بدی