حدودا ۳ ماهه هیچ رابطه ای با شوهرم نداشتیم
میگه اندامت زشته
میگه داری پیرم میکنی و همه لذت جوانی رو ازم گرفتی
اعتماد بنفسم از بین رفته دیگه با حرفاش
خودمم از خودم بدم میاد انگاری
در صورتی ک خیلی زیبا هستم پوستم روشنه چشمام رنگیه اما چاقم از بعد زایمانم چون دوقلو بود بچه هام الان ۱ سال و ۳ ماهشونه
هیچ کمکی هم تو بچه داری نمیکنه و هی ایراد میگیره برو ارایشگاه برو ورزش برو فلان
وضع مالی خوبی داریم الحمدلله
ولی حاضر نیست یه پرستار بگیره ک من حالا ک خودش نگه نمیداره بچه هارو واسه این کارا بسپرم ب پرستار
هیچکس هم نزدیکم نیس بچه رو بسپارم بهش از فامیل وآشنا
خونواده هامون هم نیستن
کلافه م از بی محلی هاش
دلم حسابی گرفته
چند روز بود بینایی چشم سمت راستم یهو از بین میرفت
امشب رفتم دکتر میگه از فشار عصبی زیاده
چه کنم بخدا با این مرد