2777
2789

تو سن کم ازدواج کردم و از همون اول وارد سختی و یه خانواده خیلی خیلی بد شدم

عشقی ندیدم توی زندگیم با این مرد


چند وقت پیش عروسی یکی از همسایه های مامانم دعوت شدیم،من میدونستم برادر بزرگ داماد دوسم داشته

ولی اصلا اصلا حتی یه درصد هم به ته تغاری خونشون فکر نکرده بودم که دوسم داره

دو سال ازم بزرگتره و بچه اخره،شاید هفت هشت سال بود ندیده بودمش؛

تو عروسی وقتی مردونه و زنونه قاطی شدن برا حنا بستن،دیدم این بارها و بارها از بین این همه جمعیت زل زده به من

هرجا میرفتم یهو سرمو میاوردم بالا میدیدم اومده روبه روی من نگام میکنه و نگاشو سریع میدزدید

 میگفتم اخه از بین این همه دختر لباس مجلسی ارایشگاه رفته چرا باید هی به من نگاه کنه که با مانتو و بدون ارایشم

چه حس خوبی بود فکر کردن به اینکه کسی دوستت داره،اونم برای منی که سالهاست دوست داشته نشدم از طرف اطرافیانم،،،،چه حس خوبی بود حس خوب نسبت به خودت داشتن در کنار کسی دیگه


امشب ناخوداگاه یاد اون پسر افتادم،اصلا نمیدونم چی شد که بعد از یک سال ونیم فکر میکنم گذشته بود ناخوداگاه به یاد این جریان افتادم

فقط زمانی هواسم شد که توی این فکر غرق شده بودم و چندقطره اشک میریختم

شاید دلیلش نیاز من به حس عشق داشتن بود که یادش افتادم....چیزی که سالهاست ندیدمش

بعد فهمیدم آدما عاشقه آدمای دیگه نمیشن،،،،،،آدما عاشق حسی میشن که کنار اون آدم نسبت به خودشون دارن و فقط فکر میکنن که عاشق اون ادم شدن و در واقع عاشق حسی شدن که کنارش نسبت به خودشون دارن

بعد فکر کردم چه خوبه ما زنها با کسی ازدواج کنیم که دوستمون دارن نه کسایی که دوستشون داریم،تا لبریز از عشق بشیم،نه عشقمونم از بین بره

فکر کردم ایا این فکرم درسته؟

یا اگه با این پسر ازدواج کنم، بعد از چند ماه،چند سال،هنوز عاشق منه؟

هنوز بهم حس ارزشمندی میده با رفتاراش؟

هنوز حس خوب کنارش دارم؟

هنوزم رفتاراش خوبه؟ملاک های منو داره؟

فکر کردم که نمیشه صرفا بخاطر یه حس دوست داشتن هم رفت زیر سقف از کجا معلوم که اون حس پوچ و تو خالی نباشه؟

شاید فقط مثل یه کادو هست که کاغذ کادوی شیک و گرونی داره که حس خوبی بهت میده برای به دست اوردنش،،،ولی وقتی بازش میکنی میبینی پوچ و تو خالی بوده

فهمیدم که شناخت از همه چیز مهمتره

ولی چه قشنگ بود اگه این حس واقعی بود،اینکه کنار کسی باشی که عاشقانه دوستت داشته باشه و حس بهتری نسبت به خودت در کنارش داشته باشی

 فکر کردم اگه واقعا یکی باشه توی زندگیت که  اینقدر عاشقانه دوستت داشته باشه،بهت مشتاق باشه،به عشقش مشتاق باشی،کنارش بهترین حس دنیا رو نسبت به خودت داشته باشی،اگه واقعا چنین عشقی کسی به تو داشته باشه و بهش نرسی چی؟؟؟

بعد که فرصت تموم شد،بعد که توی یه راه اشتباهی و یه معشوق اشتباهی قدم گذاشتی،شایدم یه معشوق درست ولی نه به کاملی اون

وقتی فرصته عشق و عاشقی و عمر و جوونی تو تموم شد چی؟

هر بار که  خودش رو دیدی،هربار که دلبری معشوقشو براش دیدی،هربار که ذهنت تو رو به یه خاطره از اون برد چه حسی میشی؟

جز آه و حسرت واژه دیگه ای به ذهنم نمیرسه


اینکه ببینی کسی که عاشقانه دوستت داشته و بهت مشتاق بوده،کسی که کنارش بهترین حس ها رو میتونسی داشته باشی رو از دست دادی،همیشه باید بشینی و دلبری معشوق دیگه رو براش نگاه کنی و حسرت بخوری چون دیگه فرصتی نداری

و فهمیدم که چنین عشقی وجود داره،خـــــدا....کاش تا فرصت هست به معشوقمون برسیم،و اون روز نشینیم به نگاهِ دلبری دیگران با معشوقمون و حسرت ما

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ته عشق و عاشقی رفتم رسیدمم خبری نیست واقعاخبری نیس همین حساهم هفته اول بگذره بعده عروسی عادی میشه ومن درس بزرگی گرفتم دنبال مردی نباشم که خوشبختم کنه خودم تلاش کنم خودم رو خوشبخت کنم پس بهترین راه اینه مستقل شم ودرحال یادگیری حرفه م

طرزنوشتنت فقط قصدگیج کردن مخاطب روداشتی البته باپوزش نظرم روگفتم

فقط چیزایی که مرحله به مرحله تو ذهنم اومدو گفتم

اواین بار بود این حالت برام پیش میومد

خواستم به اشتراک بزارمش که همیشه داشته باشمش

دیدم که میشه از گناه هم به خدا رسید

ممنونم از اینکه نظرتونو گفتید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792