رفتم سر ی قرار امشب بعد پسره از این دونگی دونگی ها بود عملا اشنایی اولیه خواستگاری بود ببینیم خوشمون میاد یا ن
گفتم من این برام مهمه هزینه با مرد باشه چون از مرد دنگی دنگی حس مردانگی و حمایت نمیگیرم حس میکنم انگار با دوستای اخترم رفتم بیرون تا ی مرد بالغ
بعد گف شرایط سخت و هزینه بالاس زندگی مشترکه و....و....
گفتم ببخشید فرصت شغلی واسه مرد بیشتره ارث مرد بیشتره کل قواتین ب نفع مرد دراامد مرد واسه ی کار بیشتر از زنه و..... وظیفه من نیس بخوام هزینه ها شیر کنم 😐طبق قانون با مرد!وظیفه مرد تامین مخارج زندگی
گف تو دنبال پولی فقط😐
بعدم دنگ غذامو گزاشتم رو میز بلند شدم
حق با کی بود؟؟؟ اعصابمو خورد کرد مرتیکه نکبت
خواهرش میگف اول برید تو پارک همو ببنید😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐گفتم پارکک من با دوستامم نمیرم