سعی کنید دوری و دوستی رو از خانواده شوهر امتحان کنید مهمونی ها و مناسبت ها فقط برید
خانواده همسر مثل خانواده خودتون نمیشع
محبت زیادی نکنید ب شوهرتون خاص باشید تعادل نگه دارید
من نه آدم کینه ای هستم و نه آدمی که دنبال حاشیه و قهر و ناراحتی…
چون میگذرد غمی نیست
ولی با همسرم انقدر شاد و با روحیه خوب هستم
که یه کار بر خلاف میل من انجام بده با سرسنگین شدنم
راحت متوجه میشه و خیلیم براش عذاب اوره
و همش نازکش میشه و دوست داره همون همیشگیه بشم😃
هیچوقت بد خانواده نامزدمو نمیگم
اگه دلخوری باشه آروم با خودشون مطرح میکنم خیلی منطقی
به نامزدم حرفای محبت آمیز میزنم چون احساس قدرت کنه
خودمو پیشش آروم نشون میدم تا آرامش بگیره
اگه چیزی بخوام مستقیم نمیگم بهش.
میگم وای مثلا این انگشترا چقدر خوبن..
یا مثلا انگشتر دستم میندازی زنت شم؟
موقع خستگیش پاپیچش نمیشم
با والدینم سعی میکنم بحث نکنم چون دعای خیر اونا لزوم موفقیت منه
موقع دلخوری بجای جیغ و داد ، کمی فاصله میگیرم تا آروم شم
جزئیات خانوادم و دلخوری های خانوادمو به هیچکس نمیگم چون تف سربالاست
همیشه به شوهرم میگم برام کسی مهم تر از خودم نیست و به علایق خودم خیلی احترام میزارم همیشه بدنبال استقلال مالی هستم و اگه به عقب برمی گشتم حتما قبل از ازدواج شاغل میشدم تو خونه ی مادر همسرم زیاد کار نمی کنم تو موضوعاتی که بهم مربوط نمیشه نظر نمی‌دم و اگه بهم بی محلی بشه دقیقا مثل خودشون رفتار می کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز